۱۳۹۳/۰۲/۱۳

استفاده اشتباه از دو کلمه ای "افغان" و "افغانی"


انتخاب نام برای کودکان افغانستان


تسلیت نامه
 انا لله و انا الیه راجعون
مردمان رنج کشیده و جنگ دیده ای افغانستان ، خبر رسید که مردم ولایت بدخشان در اثر یک حادثه ای بزرگ طبیعی در والسوالی ارگو در اثر لغزش کوه به تعداد بیشتر از 2500 تن از هموطنان ما که شامل کودک، مادر، پدر و جوانان دختر و پسر بود، جان های شان از دست دادند و بسیار شان لادرک می باشد.
این ضایعه ای بزرگ در کشور عزیز ما افغانستان که همیشه از بحران های سیاسی رنج می برد و جان انسان ها را می گیرد، ما را نیز  اندوهگین ساخت . غفران و رحمت الهی  برای آن عزیزان از دست رفته و سلامتی و طول عمر با عزت برای بازماندگان آنها از پروردگار  متعال خواهانیم  و ما در اینجا لازم دیدیم بنا بر حسب وظیفه از طریق این رسانه این مصیبت دردناک را خدمت شما و خانواده های شما در افغانستان تسلیت عرض نماییم و همچنین چند قطعه عکسی ازین حادثه را به شما عزیزان تقدیم کنیم تا شما با چشم های تان شاهد این حادثه ای تراژدی در کشور باشید.

روحش شان شاد و یاد شان گرامی باد

A Letter of Condolence

We are all from the God and we all will return to him.

The people of Afghanistan who have suffered many years of the imposed war!

We got the news that the people of Badakhshan Province of Afghanistan, have just faced a major natural disaster, the mountain movement or mountain slip on a village in Urgo district, which took the lives of more than 2,500 of our fellow citizens, including children, mothers, fathers, and young boys and girls covering their houses of a sudden, and many are still missing.
It's a big loss in our beloved country Afghanistan , which has always suffered from political crisis where mostly people lose their lives due to political instability but, once again , we all the people of Afghanistan are in grieve due to the loss of 2500 fellow citizens in the natural disaster. May their souls rest in peace and May God bless them and those who have lost their loved ones with mercy and patience in the absence of their loved ones, and may God grant the survivors health and a long life of dignity. And I, therefore, duly send you all through the media some photos of the disaster and this letter of condolence for you and your families in this painful tragedy.


May their souls rest in peace and may their memories always remain dignified. 














۱۳۹۳/۰۲/۱۰

مبارزه با حوادث طبیعی در افغانستان Disaster Management in Afghanistan

مبارزه با حوادث طبیعی در افغانستان
Disaster Management in Afghanistan

چرا هر سال افغانستان را سیل می برد؟

با ابراز تسلیت به بازماندگان و آسیب دیدگان سیلاب های اخیر افغانستان میخواهم چند موضوع را در رابطه به حوادث طبیعی افغانستان یاد آور شوم برای اینکه همه ساله در کشور عزیز ما افغانستان سیلاب بعضی از مناطق را تهدید می کند و هر سال مردم بعضی از مناطق را زیانمند می سازد. من ازینکه در دیار غربت هیچ کمکی نمیتوانم، به جز اینکه در مورد این فاجعه ای بزرگ کشور بنویسم، که جان های حدود 260 تن از هموطنان ما را گرفت. درین حوادث همه ای مردم افغانستان چه در داخل کشور و چه در بیرون از کشور اندوهگین شدند و در شبکه های اجتماعی و رسانه ها تاثر و تاسف خود را ابراز کردند. تعدادی هم برای کمک شتافتند و تعدادی هم در حال جمع آوری کمک برای آسیب دیدگان اند که همه چیز خود را درین سیلاب ها از دست دادند. جای بسیار تاسف است که افغانستان همه ساله از یک نوع بحران و از یک نوع خاص حوادث رنج می برد و برای مبارزه با آن در سطوح بالای مملکت، سیاستگذاران هیچ کار قابل ملاحظه ای درین موارد انجام نمی دهند. افغانستان نظر به موقعیت خاص جغرافیایی اش، میتواند از یک تعداد حوادث خاص طبیعی که آنرا به نام بلایای طبیعی و حوادث طبیعی یاد می کنند، آسیب پذیر شود و در کشور های دیگر دنیا برای هر کدام این آسیب ها اقدامات لازم در نظر گرفته شده است و حتی یک بخش بزرگ از علوم امروزی به نام مدیریت حوادث طبیعی یا (Disaster Management) یاد می شود که در آن تنها به همین مشکلات پرداخته میشود و راه رای بیرون رفت برای هر کدام ازین مشکلات را پشنهاد می کند که متاسفانه در افغانستان هیچ اقدامی برای جلوگیری ازین حوادث طبیعی محتمل الوقوع در افغانستان نشده است تا در همکاری با هواشناسی افغانستان این نوع مشکلات پیش بینی شود، و برای جلوگیری از آسیب های احتمالی آنها اقدامات و گام های عملی برداشته شود.  

حوادث طبیعی محتمل الوقوع افغانستان کدام ها اند؟

1.                       برف کوچ
2.                       زلزله
3.                       سیل
4.                       کولاک (طوفان برفباری شدید همراه با تندباد)
5.                       طوفان سردسیری
6.                       طوفان گرمسیری
7.                       طوفان شدید گرمسیری
8.                       خشکسالی
9.                       طوفان ژاله  
10.                موج گرما
11.                گردباد
12.                آتش سوزی
13.                بیماری های همه گیر
14.                تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
15.                انفجار اشعه گاما
16.                لغزش زمین 

چرا سیلاب ها به وجود میایند؟
سیلاب ها در کشور های مختلف دلایل مختلف دارند. این دلایل عبارتند از :
1.               باران های شدید
2.               آب شدن برف ها به سرعت زیاد
3.               سونامی
4.               باد و موج های شدید بر روی دریا ها و بحر ها
5.               ویران شدن بند های آب گردان
6.               از بین رفتن ذخایر بزرگ آب

راه های پیشگیری از سیلاب ها کدام ها اند؟

1.         ایجاد کانالیزاسیوین و آبرو ها تا از یکجا شدن آب ها در مسیر نا درست جلوگیری کند.
2.         جهت دهی کانال ها و آبرو ها در یک مسیر درست به دریا ها و نهر ها و ایجاد طرفیت برای آب در دریا ها
3.         غرس نهال ها و شاندن درخت ها در تمام مناطق تا در جذب باران کمک کند و نگذارد آب باران به صورت یک سیلاب داخل شهر ها شده و خانه های مردم را ویران کند.
4.         ایجاد ذخیره گاه های بزرگ برای نگهداری آب باران و استفاده از آن برای آبیاری در زراعت افغانستان
5.         استفاده درست از برف ها برای ذخیره سازی آنها برای آبیاری و ایجاد کانال های آبیاری برای زراعت و ایجاد بند برق های بزرگ برای ایجاد انرژی در کشور.
6.         ایجاد بند های آبگردان
7.         ایجاد دیوار های محافظتی برای مسیر دهی آب ها در سیلبر ها برای رهنمایی آب به سوی دریا ها
8.         ایجاد تیم های نجات و مبارزه با حوادث طبیعی در تمام ولسوالی های کشور تا بتوان در همچو مواقع به درستی امداد رسانی و کمک رسانی به آسیب دیدگان را آسان تر انجام داد.
9.         اجازه ندادن مردم برای خانه سازی در مسیر سیل در مناطقی که احتمال سیل آمدن بسیار زیاد است.

اگر سیلاب آمد چی کار میتوان کرد؟

1.   وقتی میدانید که باران شدید میشود، در مناطقی که درخت و سرسبزی کمتر وجود دارد و کوهستانی هم است امکان سیل آمدن بسیار زیاد است. درین صورت باید به زود ترین فرصت خانه های که در نزدیکی سیلبر هاست و در وسط دره ها قرار دارند، باید تخلیه شوند و برای نجات از سیلاب ها باید به مناطق بلند و خانه های دوستان که در بالای تپه ها وجود دارد نقل مکان کنید تا چند روزی که خطر سیل آمدن کمتر شود.
2.   به سوی مناطق بلند و تپه ها فرار کنید.
3.   اگر راه فرار ندارید، بیشتر از ساختمان های خامه و گلی دور فرار کرده و به ساختمان های بلند و ساخته شده از سمنت و مواد مقاوم مثل خشت پخته فرار کنید چون این ساختمان ها بیشتر از ساختمان ای گلی و خام مقاومت دارند. اگر هیچ امکانی وجود نداشت که فرار کنید، پس به درختی بالا بروئید که در نزدیکی شماست هرچند که هر درختی در مقابل سیلاب ها مقاومت نمی کند اما شما را تا رسیدن گروه نجات زنده نگه میدارد.
4.   اگر این کار هم امکان ندارد و درختی بلندی در نزدیکی نیست، باید به چیزهایی که میتواند روی آب شناور شود فکر کنید و روی آنها سوار شوئید تا بر روی سیلاب ها شناور شوئید. هرچند که سیلاب های افغانستان بیشتر مخلوط غلیظی  از خاک و آب است که هیچ چیزی را اجازه نمیدهد بر روی آن شناور شود اما باز هم اگر چیزی میتواند بر روی آن شناور شود، باید به همان چیز خود را نزدیک سازید.

آیا افغانستان برای پیشگیری از سیلاب ها کاری انجام داده است؟

در افغانستان هیچ کاری برای پیشگیری و یا جلوگیری از سیلاب انجام نشده است و هیچ راهی برای بهبودی وضعیت وجود ندارد چون دولت این کشور توان طرح، پلان و تطبیق هیچ پروژه ای را ندارد.

آیا مردم و دولت افغانستان توان آسیب پذیری از سیلاب را دارند؟

هرچند که دوری از سیلاب ها بسیار کار آسان است و اگر آگاهی دهی در مورد سیلاب در افغانستان بیشتر نشود و برای مبارزه با حوادث طبیعی کاری انجام نشود، عواقب آن بسیار خطرناک و زیانبار برای دولت و مردم افغانستان خواهد بود.

آیا جلوگیری از سیلاب بیشتر هزینه بر میدارد یا مقابل شدن با سیلاب؟


مبارزه و پیشگیری از حوادث طبیعی به مراتب ارزانتر از مواجه شدن با این حوادث است. اما مردم و دولت افغانستان به جای اینکه برای جلوگیری از سیلاب ها در افغانستان کاری بکنند، همیشه و هر ساله در یک فصل معین با آن مواجه میشوند، تلفات میگیرد، کودکان، مردان و زنان کشور را می کشد و زمین های زراعتی را از بین میبرد اما هیچ کسی برای جلوگیری از آن کاری نمی کند. 














۱۳۹۳/۰۱/۲۷

Peace in Afghanistan صلح در افغانستان


مشکل رسیدن به صلح در افغانستان

صلح در افغانستان تنها از راه مذاکره با طالبان به دست نمی آید. صلح نیازمند شناسایی عوامل جنگ است و بر طرف کردن عوامل جنگ درین کشور. این عوامل جنگ در افغانستان تنها آیدیالوژی نیست. جنگ در افغانستان عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد. بعضی ها درین کشور به خاطر مبارزه با فقر، برای به دست آوردن پول برای غذا خریدن و برای زنده ماندن می جنگند. بعضی ها برای به دست آورد قدرت سیاسی درین کشور میجنگند و بعضی هم فکر میکنند که فرهنگ شان پایمال میشود و یک فرهنگ جدید به جای آن وارد میشود. بعضی هم فکر میکنند که سر زمین شان اشغال شده است. بعضی هم از تجدد و از دیدن رشد افغانستان میترسند و از آزادی ترس دارند و برای حفظ تفکر تحجر می جنگند. 


راه حل

برای رسیدن به صلح پایدار درین کشور باید برای هر کدام این عوامل برنامه های دقیق و پروژه های درست سنجیده شده اجرا و عملی شود. برای از بین بردن عوامل اقتصادی به مبارزه با فقر و ایجاد برنامه های تامینات اجتماعی برای مردم کشور و پروژه های عایدزا برای نیازمندان نیاز است. برای مبارزه برای ترس از تجدد گرایی و پایمال شدن فرهنگ مردم، باید ضمانت های اجرایی داده شود و پروژه های عملی برای تقویت، حمایت و رشد تمام فرهنگ های متنوع کشور ایجاد شود و همچنان ایجاد اطمینان خاطر برای مردم از آینده ای فرهنگ شان ضروری است تا مردم را به صلح ذهنی و رفاه فکری برساند. مردم باید مطمئن شوند که دین شان، خانه های شان، و مامن شان امن ، محفوظ ودر حفظ یک حکومت مردمی است و هیچ کسی حق ندارد به خانه های شان حمله کند. کسانی که برای به دست آوردن قدرت سیاسی می جنگند، باید با آنها مذاکره شود و به آنها گفته شود که جنگ برای قدرت، نباید سرنوشت یک ملت را به خاک و خون بکشاند. باید به آنها در قدرت سیاسی سهم داده شود اما به نحوی که مانع رشد اقتصاد و آزادی های فردی در آن کشور نگردند. برای کسانی که از مداخلات کشور های بیگانه حمایت میکنند باید با قدرت نظامی به آنها پاسخ داده شود و تا حد امکان از مرز های کشور دور رانده شوند. کسانی که برای ترس از تجدد و آزادی های فردی می جنگند باید برنامه های رشد اقتصادی دولت و اهداف دراز مدت ، اهداف میان مدت و کوتاه مدت برنامه های دولتی به آنها درست فهمانده شود تا درک شان از رشد کشور بیشتر شده از رشد یک کشور درک درست داشته باشند و به رشد و بهتر شدن شرایط افغانستان بی اندیشند و بدانند که تجدد راهی برای رشد کشور است.







The problem of achieving peace in Afghanistan


Afghan peace talks with the Taliban is not enough and the only way to achieve peace in Afghanistan. Bringing peace in Afghanistan needs to identify and eliminate the causes of war in that country. The causes of the war in Afghanistan are not only the ideology. There are several reasons for the war in Afghanistan which can be classified as economic, political and cultural factors in general. Some people in this country fight due to poverty, to earn money and to buy food and thus the fighting means survival for them and they are forced to fight due to poverty and economic reasons. Some people fight to gain political power in this country, while some people think that their culture is trampled, and instead enters a new culture. Some people think that their land has been occupied. Some people are afraid of novelty and new changes in that country. There are few people in Afghanistan who are afraid of the economic growth changes and individual freedoms which can counter their Stone Age mentality in the remote villages and they fight to release fear and fanaticism to maintain their own way of thinking.


Solution

To achieve lasting peace in this country, there should be detailed projects for each of these factors including detailed plans and to be implemented to eradicate properly the factors by the implementation and measured afterwards. To eradicate poverty and to create economic welfare, a social security program for the needy people is an urgent need in this country and the income generating projects are needed. The people should be guaranteed and should be assured that their religion, their homes, and their environment and territory is safe , secure and maintain a democracy, and no one has the right to invade their homes or to kill their family members. Those who are fighting for the political power should be given a chance to share the political power, but in a way that won’t hinder the economic growth and individual liberty and freedom won’t be endangered in that country. For those who support foreign intervention in the country’s military power particularly Pakistan must be answered as much as possible by military power and by the border management strategies, they can be driven away. Those who are fighting because they’re afraid of the changes due to economic developments in Afghanistan, there should be awareness programs of the development of the country’s overall goals towards short term, midterm and long term economic and development objectives of the government projects. Quality Education plays an important role in lowering the risk of growing religious extremism due to misinterpretation of religions and misuse of religions as a motivation to fight in that country. 









۱۳۹۳/۰۱/۲۶

Growth Diagnostics of the Economy of Afghanistan

تشخیص موانع رشد اقتصادی افغانستان


تشخیص موانع رشد اقتصادی که به نام کشف خودی نیز یاد میشود، یکی از مدرن ترین نظریه های اقتصادیست که توسط هاسمن و دنی رادریک ارائه شده است. هر چند که این نظریه از جانب بسیاری از صاحب نظران اقتصادی نقد شده است اما باز هم برای اندیشمندان اقتصادی یک نوع تحول و دگر اندیشی را در علم توسعه اقتصادی یا انکشاف اقتصادی  رواج ساخت. تطبیق این نظریه بیشتر به کارشناسان اقتصادی نیاز دارد که میتوانند مثل یک کارمند جنایی بیاندیشند و در اقتصاد یک کشور در جستجوی مشکلات اقتصادی بوده و آنها را یکایک پیدا کرده، به حل آنها بپردازد. رادریک برای بیان بهتر این نظریه از درخت تصمیم گیری استفاده کرده است و در آن نشان میدهد که میتوان به مشکلات اقتصاد یک کشور از دریچه های متفاوت نگاه کرد و موانع اصلی رشد اقتصاد در یک کشور را دریافت. یکی از کسانی که این نظریه را نقد میکند آقای دیکشیت است که میگوید مشکلات اقتصادی را نمیتوان به شکل جدا از هم درین درخت تصمیم گیری مطالعه کرد چون همه ای مشکلات اقتصادی با هم روابط بسیار نزدیک دارند و طوری که درین درخت تصمیم گیری بیان شده است نمیتوان به یکی آنها توجه کرده و دیگر مشکلات را نادیده گرفت. اما رادریک در مقابل آن ازین نظریه دفاع میکند و میگوید که ما نمیگوئیم که باید به یکی از مشکلات برویم و دگر مشکلات را فراموش کنیم. رادریک میگوید باید هر مشکل شناسایی، علت یابی و برای بر طرف کردن آن راه حل مناسب پیشنهاد شود و با بر طرف کردن یک مشکل به مشکلات دیگر نیز پرداخته شود و این دریافت موانع ادامه یابد. اما در اقتصاد افغانستان همه ای این مثال های یاد شده درین درخت تصمیم گیری صدق میکند و در حقیقت خود این مثال ها بزرگترین مشکلات اقتصادی افغانستان اند. من برای همین این بخش مهم و اساسی را برای شما درینجا به زبان بسیار ساده ترجمه کردم تا باشد که مسئولین به این مشکلات توجه کنند: 

۱۳۹۳/۰۱/۲۴

Hopes


The miserable living conditions of Afghan refugees وضعیت رقتبار زندگی مهاجران افغانستان


جنگ در سال های متمادی در افغانستان و از بین رفتن خانه ها و زیربناهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور میلیون ها انسان را مجبور به فرار ازین کشور ساخت که بیشتر به کشور های همسایه ایران و پاکستان و میلیون ها انسان دیگر به دیگر کشور های اروپایی و دیگر کشور های جهان از جمله به امریکا مهاجر شدند. این مهاجران در هر کشوری که مهاجر شدند با مشکلات بسیار زیاد مواجه شدند و با تعصبات، راهزنی ها، قاچاقبران، تجاور، سوء استفاده، کار های اجباری و از دست دادن فرصت های تحصیلی مواجه شدند که درین میان یک شاعر جوان و معاصر افغانستان به نام محمد کاظم کاظمی مشکلات مهاجران افغانستان در ایران را به شکل یک شعر بیان کرده است و به شکل یک اثر ادبی از دولت و مردم این کشور در قبال این مهاجران گلایه کرده است. این شعر بسیار زیباست و همه ای مشکلات مهاجران افغانستان در ایران را بیان میکند.

چه درد آور است این خاطره ها ! این شعر یکی از بزرگ پایه ترین شاعران معاصر افغانستان آقای محمد کاظم کاظمی است که گفته:

پیاده آمدم
________

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت‌
پیاده آمده بودم‌، پیاده خواهم رفت
‌طلسم غربتم امشب شكسته خواهد شد
و سفره‌ای كه تهی بود، بسته خواهد شد
و در حوالی شبهای عید، همسایه‌!
صدای گریه نخواهی شنید، همسایه‌!
همان غریبه كه قلك نداشت‌، خواهد رفت
‌و كودكی كه عروسك نداشت‌، خواهد رفت‌
منم تمام افق را به رنج گردیده‌،
منم كه هر كه مرا دیده‌، در گذر دیده
‌منم كه نانی اگر داشتم‌، ز آجر بود
و سفره‌ام ـ كه نبود ـ از گرسنگی پر بود
به هرچه آینه‌، تصویری از شكست من است‌
به سنگ ‌سنگ بناها، نشان دست من است
‌اگر به لطف و اگر قهر، می‌شناسندم‌
تمام مردم این شهر، می‌شناسندم
‌من ایستادم‌، اگر پشت آسمان خم شد
نماز خواندم‌، اگر دهر ابن‌ملجم شد
طلسم غربتم امشب شكسته خواهد شد
و سفره‌ام كه تهی بود، بسته خواهد شد
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت‌
پیاده آمده بودم‌، پیاده خواهم رفت‌
چگونه باز نگردم‌، كه سنگرم آنجاست‌
چگونه‌؟ آه‌، مزار برادرم آنجاست‌
چگونه باز نگردم كه مسجد و محراب‌
و تیغ‌، منتظر بوسه بر سرم آنجاست
اقامه بود و اذان بود آنچه اینجا بود
قیام‌بستن و الله اكبرم آنجاست‌
شكسته‌بالی‌ام اینجا شكست طاقت نیست
‌كرانه‌ای كه در آن خوب می‌پرم‌، آنجاست
‌مگیر خرده كه یك پا و یك عصا دارم‌
مگیر خرده‌، كه آن پای دیگرم آنجاست‌
شكسته می‌گذرم امشب از كنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما
من از سكوت شب سردتان خبر دارم‌
شهید داده‌ام‌، از دردتان خبر دارم‌
تو هم به‌سان من از یك ستاره سر دیدی‌
پدر ندیدی و خاكستر پدر دیدی‌
تویی كه كوچه غربت سپرده‌ای با من‌
و نعش سوخته بر شانه برده‌ای با من
‌تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
‌تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم‌
اگرچه مزرع ما دانه‌های جو هم داشت
‌و چند بته مستوجب درو هم داشت
‌اگرچه تلخ شد آرامش همیشه تان
اگرچه كودك من سنگ زد به شیشه تان‌
اگرچه متهم جرم مستند بودم‌
اگرچه لایق سنگینی لحد بودم
‌دم سفر مپسندید ناامید مرا
ولو دروغ‌، عزیزان‌! بغل كنید مرا
تمام آنچه ندارم‌، نهاده خواهم رفت‌
پیاده آمده‌بودم‌، پیاده خواهم رفت
‌به این امام قسم‌، چیز دیگری نبرم‌
به‌ جز غبار حرم‌، چیز دیگری نبرم‌
خدا زیاد كند اجر دین و دنیاتان‌
و مستجاب شود باقی دعاهاتان
‌همیشه قلك فرزندهایتان پر باد
و نان دشمنتان ـ هر كه هست ـ آجر باد

این شعر آقای کاظمی یکی از بزرگترین کار های فرهنگی و ادبی ایست که در طول این مدت انجام شده است. این اثر ادبی وضعیت نا به سامان و رقتبار مهاجران افغانستان در ایران را بیان می کند و رفتار نادرست دولت ایران در مقابل مهاجران افغانستان را نشان میدهد. این شعر نه تنها دولت ایران را انتقاد می کند بلکه مردم این کشور را نیز مورد انتقاد قرار داده به شکل گلایه و شکایت به آنها میگویند که ما از کشور شما خارج میشوئیم و بدون همه چیز از شهر شما میروئیم. درین شعر بسیار به وضاحت به کوچکترین مشکلات مهاجران اشاره میکند و حتی عدم دسترسی کودکان افغان به تحصیل و مدرسه را نیز بیان میکند.

اگر میخواهید در مورد وضعیت بحرانی مهاجران افغانستان در کشور های اروپایی معلومات دریافت کنید، فقط بر صفحه افغان - اروپا یا Afghan Refugees in Europe در فیسبوک مراجعه کنید، همه چیز را با ویدیو و به شکل مستند خواهید دید.

تشکر

شاعر: محمد کاظم کاظمی، شاعرجوان و معاصر افغانستان به زبان دری

ترجمه از زبان دری به زبان انگلیسی: سید مجتبی ظاهر

________________________________



The years of war in Afghanistan and the loss of homes and economic, political and cultural infrastructures in Afghanistan forced millions of people to escape from the country. Most of them reached the most nearest and cheapest destinations in neighboring countries of Iran, Pakistan and millions of others escaped to European countries and other countries of the world including America. The immigrants who arrived in these countries, faced with enormous difficulties such as prejudices, piracy and human smuggling / trafficking, violations of human rights, abuse, forced labor and loss of educational opportunities. Among these refugees was a young Afghan poet in Iran Mohammad Kazem Kazemi. He was also suffering the prejudices and harsh discrimination against the Afghan refugees in Iran and he witnessed that the Afghan children were not able to go to school in Iran and many other social, economic and cultural discrimination. He made a wonderful poetry describing the problems and of the Afghan refugees in Iran and he has complained from the people and the government of Iran of that miserable life conditions of the Afghan refugees in Iran in a very polite and nice manner. This beautiful poem for the Afghan refugees does not only describe the miserable situation of the Afghanistan’s refugees in Iran but also all the countries in the world who host Afghan refugees.


What painful memories! This poem is one of the great poems by the greatest contemporary poet of Afghanistan, Mr. Mohammad Kazem Kazemi:

..........................

I came on foot
"""""""""""""""""

Sunset I’ll leave in the warm breath of the road

I came on foot, I will leave on foot

The spell of nostalgia will be broken tonight

And the table which was empty, will be closed

And nights around the Eid, neighbor!

You'll not hear the sound of crying, neighbor!

The stranger, who had no piggy banks, will leave

And the child, who had no dolls, will leave

I have been walking the whole horizon with grief

It is I whoever’s seen me, has seen me in run

If I had the bread, it came out of bricks

And my table which I did not have one, was filled by hunger

In all the mirrors, there is an image of my failure

All the stones of these buildings, have a sign of my hands

Whether by showering their grace or violence, they know me

All the people of this city, know me

I stood up, even if the sky leaned over

I prayed, even if the entire universe turned to Ibne Muljims

The spell of nostalgia will be broken tonight

And the table which was empty, will be closed

Sunset I’ll leave in the warm breath of the road

I came on foot, I will leave on foot

How would I not return there, my stronghold trench is there?

Oh, the grave of my brother’s there

How would I not return when the mosque and the sanctuary

And the blade, waiting for a kiss on my head is there

Here was the begin of my prayers

But the place of my standing for payers and saying “God is great” is there

My broken wings do not mean the failure of my tolerance

The space in which I can fly much better, is there

Do not complain if I have got one leg and a walking stick

Do not complain that my other leg is there

I pass by your side broken tonight

And ashamed of your countless kindness and blessings

I 'm aware of the silence of your cold night

I’ve lost dear ones and I am aware of your pain too

You’ve also seen like me only the head of a star

You've seen the ashes of your father instead of your father

It’s you who’s shared with me the roads of nostalgia

And’s carried the burned bodies on the shoulders with me

You were wounded if I was whipped

You got the stones, if I got water and food

Though we had some barley flakes on our farm

And there were some bushes ready for the harvest back home

Though my presence made the peace of your time bitter

Although my children put stones towards the glass of your window

Although I was alleged of a documented crime

Although I deserved a heavy gravestone

In the last moments of saying goodbye to travel, do not wish me disappointments

Even for a lie, dears! Just hug me!

I will leave behind whatever I did not have

I came on foot, and I will leave on foot

I swear to this Imam, that I won’t take anything of yours with me

Except the Dust from this shrine, I’ll take nothing else with me

God is great and may he reward you and in your religion in this world and the next

And may he bring your wishes true

May the piggy banks of your children be filled with money

And may the bread of your enemies, whoever they are, come out of the Bricks


…………………………………………..

The poetry of Mr. Kazemi is one of the leading literary works advocating for the refugee rights with particular reference to the rights of the refugee children. And this poem is cultural masterpiece of its kinds in Dari literature that has been made for the refugees during this period. This literary work which argues the tragic situation of Afghan refugees in Iran, exactly explains the Afghan refugees life conditions worldwide and it tells and shows the behavior of the host governments against the Afghan refugees. This verse clearly refers to any immigration problems and lack of access to education and schools for Afghan children and suggests host nations for assistance and cooperation.

If you want to discuss the critical situation of Afghan refugees in European countries, you can get information on a Facebook page called "Afghan Refugees in Europe" where you will see everything with video and in documentary forms and in different European countries .

Thanks

Poet: Mohammad Kazem Kazemi, Afghan poet in Dari
Translation from Dari into English: Sayid Mujtaba Zahir