Quality of Education in Afghanistan is Affected by The Religious Bias and Racism

کیفیت تعلیم و تربیه در افغانستان تحت تاثیر تعصبات دینی و نژاد پرستی قرار دارد

تعليم و تربيه در افغانستان تبديل شده است به اعلانات تجارتی به نغع دين و به نفع يک قوم خاص که بر اريکه ی قدرت تکيه زده اند. ما اگر تاريخ می خوانيم، موضوع اصلی تاريخ، تاريخ نويسی، بر رسی شيوه های تاريخ نويسی و بالا بردن اعتماد مردم به تاريخ نويسی کاملاً  فراموش شده است و درين کتاب تنها دو موضوع اصلی باقی مانده است که يکی آن "قصه احمد شاه بابا"، و ديگری هم "ظهور اسلام و جنگ احد" است. اگر ما ادبيات بخوانيم موضوع اصلی ادبيات فراموش می شود و عنوان درس را "حج" می گذاريم. در جغرافيه می خوانيم که "خداوند زمين را خلق کرد" و گفته که انسان "آفتاب و مهتاب" را نيز تسخير خواهد کرد. وقتی بيولوژی می خوانيم "جهاز هاضمه احمد شاه بابا را هنگام نماز خواندن" بر رسی می کنيم و يا در برگ درختان سبز "قدرت های خداوند" را جستجو می کنيم. اگر رياضی و الجبر می خوانيم "علميات چهارگانه رياضی را از نظر محمد ابن موسی" بر رسی می کنيم. حقوق را کلاً با "شرعيات" اشتباهی گرفتيم و در نتيجه قاضی ما "ملا" شده است. اگر زبان انگليسی می خوانيم، واژه های جديد که به دانش آموزان معرفی می کنيم "وضو، ذکات، حج، نماز، روزه" به زبان انگليسی اند. اگر علوم سياسی می خوانيم عنوان درس ما "خلافت اسلامی" است در حالی که امروزه در هيچ جای دنيا اين نوع يک دولت وجود ندارد. اگر فيزيک می خوانيم "سرعت، زمان و قدرت" از نظر اسلام بر رسی می کنيم.

خلاصه اينکه ما مردم افغانستان بدون اينکه بدانيم چه کاری می کنيم، همه ی مضامين و رشته های تحصيلی را با تعصبات نژادی و همچنان با الهيات، فلسفه ما بعد الطبيعه و متافيزيک مخلوط کرديم بدون اينکه بدانيم به کدام مسير روان هستيم. ما مردم مريضی هستيم که فکر می کنيم همه رشته ها بايد به دين بی انجامد و هر کسی که از هر رشته فارغ می شود بايد يک "ملا" باشد.

در افغانستان اولين قدم به سوی تعليم و تربيه با کيفيت جدا کردن رشته الهيات از همه ای رشته هاست و معرفی کردن آن منحيث يک رشته جداگانه برای علاقمندان. همچنان جلوگيری از تعصبات نژادی در کوريکولم های درسی بايد به يکی از اولين اقدامات تبديل شود.