۱۳۹۵/۰۷/۲۰

A critical review of Ashura in Afghanistan

نگاهی به عاشورا

عاشورا منحیث یک تراژدی بزرگ و یک نقطه عطف در تاریخ اسلام است که به عنوان یادبود و تظاهرات صلح آمیز و عدالت خواهانه بر ضد یک قتل عام که نواده های پیامبر را هدف قرار داده بود، همه ساله در ماه محرم برگزار میشود. یادبود از این حادثه اسفناک و تراژدی بزرگ برای دفاع از حقوق خانواده پیامبر اسلام صورت میگیرد که توسط یک سلطانی که خودش را مسلمان میدانست و قدرت را از آدرس دین اسلام از پدرش به ارث برده بود، مورد حمله قرار گرفت و با 72 تن از همراهان و پیروانش به شکل بسیار مظلومانه به قتل رسیدند.
عاشورا در عین حال به نحوی یک نوع یادبود از جنگ تاریخی میان خوبی و بدی نیز است.
عاشورا یک کلمه عربی است که به معنی روز دهم است، همه ساله در دهم ماه محرم که تاریخ روز شهادت حسین ابن علی نواده پیامبر اسلام و امام رهبر شیعیان جهان است، یک روز اعزا و سوگواری برای تعداد زیادی از مسلمانان جهان است که از روز اول ماه محرم تا روز دهم در کربلا در محاصره ای یزید طوری به شهادت رسیدند که با کودکان و خانم های شان به طرف شام در حرکت بودند.

چرا یزید نواده پیامبر را هدف قرار داد؟

یزید که تمام قدرت و سلطنتش از آدرس دین اسلام از پدرش برایش به ارث رسیده بود، یک سلطان ظالم و مستبد و خوش گذران بود که مشروعیت سلطنتش باید از جانب بهترین منبع اسلام یعنی خانواده پیامبر اسلام در آن زمان،  تائید میشد، تا پیروان مسلمان از او اطاعت میکردند و قدرتش را بیشتر میساخت.
اما نواده پیامبر حسین (ع) از تائید کردن و بیعت کردن با یک سلطنت مستبد و ظالم را رد کرد و نخواست که تمام مسلمان ها از یزید پیروی کنند، چون میدانست که اگر این کار را کند، دینی که پدر بزرگش بانی آن بود، به دست خانواده سلطنتی یزید افتاده و با میراث پادشاهی آنها از بین خواهد رفت.
یزید از ترس اینکه مبادا خانواده پیامبر سلطنت او را نا مشروع اعلام کند، به بهانه ای در کربلا هنگام سفر آنها به شام، در راه به آنها حمله کرده و همه آنها را به قتل رساند.

قیام بر ضد استبداد

خانواده پیامبر اسلام هرگز ظلم و استبداد را نمی پسندید و همین مسئله بود که حسین نواده پیامبر اسلام نمیخواست نوع حکومتداری توام با فساد یزید را مشروعیت ببخشد و یک میراث نادرست را به مسلمانان هدیه کند. ازینرو تصمیم گرفت که با این نوع حکومتداری نادرست مبارزه کند هر چند که میدانست که درین مبارزه شاید جانش را از دست بدهد.

عدالت خواهی

عدالت یکی از اصول اساسی حکومتداری در دین اسلام است. حاکمی که عادل نباشد، پیروی از او برای مسلمان ها نادرست و حمایت از ظلم و استبداد تلقی میشود.

بیزاری خانواده پیامبر از حاکمان فاسد

نا رضایتی خانواده پیامبر از نوع حکومتداری و خلافت پس از رحلت پیامبر آغاز شد تا اینکه به جایی انجامید که نواده پیامبر بخاطر میراث بزرگ پدرش، برای کسب قدرت سیاسی به قتل رسید. خانواده پیامبر هرگز نوع حکومتداری معاویه و یزید را تائید نمیکردند و این یکی از بزرگترین ترس و هراس را در دل سلاطینی که خودشان را مسلمان مینامید، می انداخت، زیرا دستور دینی به مراتب قویتر و کارآمد تر از دستورات و فرمان های سلاطین مستبد آن زمان بود و عدم همکاری خانواده پیامبر میتوانست تعداد زیادی از مسلمان ها را به عدم پیروی از  سلطان و خلیفه آن زمان تشویق کند. این هراس باعث میشد که آنها بر ضد خانواده پیامبر تصمیم گرفته و اقدام کنند.

پیشینه جنگ تاریخی میان خوبی و بدی

تقریباً در سراسر جهان در همه ای ادیان و در همه تمدن های جهان جنگ میان خوبی و بدی وجود داشته و همیشه با انحا و اشکال مختلفی جوامع انسانی را تحت تاثیر قرار داده و در هر جامعه ای، در مقطع های مختلف زمانی، مردمان مختلف، به این پدیده واکنش های مختلفی نشان داده اند.
خوبی و بدی در هر جامعه ای وجود دارد. اما انسان های اندیشمند باید راه و مسیر خوبی را برای مردم نشان داده و آنها را تشویق کنند که به سوی خوبی ها بروند، و با زشتی ها، بدی ها و پلیدی ها مقابله کنند تا انسان های بد و زشت هرگز نتوانند به قدرت برسند و آنها نتوانند که انسان های خوب را شکنجه کنند، به قتل برسانند و یا هم آزار و اذیت کنند.

آیا اعزا داری، سوگواری، سینه زنی، زنجیر زدن و نوحه سرایی راه حل مناسبی برای مبارزه با استبداد و قتل عام است؟

اعزاداری، سوگواری و یادبود از قربانیان واقعه ای کربلا باید به صورتی انجام شود که به هیچ کسی ضرر و آسیب نرساند، بلکه باید پیام عدالت خواهی، مبارزه با استبداد، مبارزه با ظلم، مبارزه با ستم، مبارزه با شکنجه و مبارزه با قتل و خونریزی را به دنبال داشته باشد. مردمان دنیا و مسلمان ها باید بدانند که واقعه ای کربلا هر روز در جوامع کنونی ما تکرار میشود و هر روز انسان های بی گناه و غیر نظامی، در اثر شکنجه، ظلم و استبداد مشابه حکومت یزید، از بین میروند و به قتل میرسند، باید جلو آنها گرفته شود و نباید انسان هایی بیشتری قربانی حکومت های فاسد و تصامیم حاکمان ظالم شود.
ظلم و استبداد باید در هر جامعه ای از بین برده شود و به انسان های آزاد و به نظر های مخالف باید احترام گذاشته شود و به هیچ کسی اجازه داده نشود که از دین سوء استفاده کرده و بخاطر منافع شخصی شان، جان انسان های معصوم و بی گناه را به خطر بی اندازند.

شباهت های عاشورا با وضعیت افغانستان

افغانستان در چهار دهه گذشته درست مانند کربلا پر از خون، قتل عام و کشته شدن انسان های بی گناه بوده و از آنچه مردم افغانستان رنج کشیده اند، درست همان چیزی است که خانواده پیامبر در کربلا از آن رنج کشید. ظلم، استبداد، حکومت های فاسد، بی عدالتی، نابرابری، خشونت به نام دین، سوء استفاده از دین برای کسب قدرت سیاسی، جمع آوری ثروت با استفاده از نام دین، کشتار و قتل عام کودکان، خانم ها، آقایان و انسان های آزاد و محروم کردن آنها از آب، غذا، صلح، و حتی محروم کردن آنها از حق زندگی.
آنچه امروز به نام طالبان در افغانستان وجود دارد، درست همان لشکر یزید است و مردم افغانستان همان 72 تن دوست داران خانواده پیامبر و راهیان راه حقیقت کربلاست که هر  روز در هر گوشه ای از کشور قربانی میشوند و کشته میشوند.
افغانستان چهل سال است که خود کربلاست. باید این وضعیت تغیر کند و باید راه مبارزه برای تغیر وضعیت در افغانستان بنیادی تغیر کند، طوری که این کشور بتواند مشکلاتش را بدون خشونت و بدون اینکه کسی کشته شود، از راه دیپلوماسی فعال حل کند. این کشور باید در افغانستان میان اقشار مختلف همدلی و همدردی را به میان بیاورد و باید از تبعیض های زبانی، قومی، سمتی، منطقوی جلوگیری کند تا مردم مردم در مقابل مشکلات بزرگ شان یکجا باهم دست به دست هم داده و کسانی را که مثل لشکر یزید استبداد و ظلم را روا میدارند، را شکست داده و افغانستان را به یک کشور آزاد، مستقل، امن، آرام و بهترین مکان برای زندگی بسازند.
افغانستان دیگر توان ادامه جنگ و خشونت را ندارد. این کشور نمیتواند بیشتر ازین خشونت، ظلم و استبداد را تحمل کند. این کشور باید به یک جایی تبدیل شود که هر کسی آرزوی رفتن به آنجا را داشته باشد. افغانستان باید به یک کشوری مبدل شود که هر کسی از هر گوشه ای جهان آرزوی دیدن آن کشور را داشته باشد.
این کشور آن قدر زیباست و ظرفیت این را دارد که بتواند به یکی از بهترین مکان های سیاحتی دنیا مبدل شود. این کشور آن قدر معادن و منابع دارد که میتواند به یکی از ثروتمند ترین کشور های دنیا مبدل شود. این کشور ظرفیت آنرا دارد که به یکی از بهترین صادر کنندگان نفت و گاز مبدل شود. این کشور میتواند به یکی از بزرگ ترین منابع معان دنیا تبدیل شود، اما اول باید با ظلم، استبداد، نابرابری، بی عدالتی، فساد، و حق تلفی ها مبارزه شود و حکومتی درین کشور به وجود بیاد که بتواند حقوق بشر را تامین کرده و از حقوق تمام اتباع خود در سراسر دنیا دفاع کرده و به همه نیاز های اتباع خود رسیدگی کند.
چهل سال است که این کشور جنگ را تجربه کرده است، حالا زمان آن رسیده است که مردم این کشور امنیت و صلح را تجربه کنند. چهل سال است که مردم این کشور همانند قربانیان کربلا قربانی شده اند و از همه درد و رنج خانواده پیامبر در ماه محرم آگاهند. این کشور باید به یک صلحی برسد که دیگر هیچ یک از وقایع این کشور شباهتی به ظلم و استبداد کربلا نداشته باشد. درین کشور نباید هیچ یزیدی توانایی تبهکاری و قتل عام مردم افغانستان را داشته باشد.
درین کشور باید منافع تمام مردم افغانستان با عدالت و برابری تامین شود. درین کشور باید سیاست های مناسب برای تامین روابط دوستانه با کشور های همجوار و دیگر کشور های دوست ایجاد شود. این کشور باید مسئولیت پذیری سیاستمدارانش را تجربه کند. این کشور باید شفافیت کامل را تجربه کند. این کشور باید حقوق شخصیت های حقوقی را صد در صد در نظر گرفته و حق را به حقدار بسپارد و از غارت شدن اموال و دارایی های عامه جلوگیری کند.
این کشور باید طوری اقتصادی را بنیانگذاری کند که هر یک از اتباع کشور، به طور مساویانه از منابع و معادن آن بهرمند شوند. این کشور باید بتواند حد اقل امکانات زندگی را که شامل آب، غذا، گاز، برق، خانه و کار است را برای هر یک از اتباع افغانستان تامین کند تا این کشور دیگر به سوی مبدل شدن به کربلای همیشگی قرن بیست و یک نرود.

مردم افغانستان باید چگونه مراسم سوگواری و عزاداری در روز عاشورا را بهتر بسازند؟

پیام عاشورا برای مردم افغانستان این است
که زندگی با حکومت مبتنی بر عدالت شیرین است
که زندگی بدون قتل، ظلم و خشونت شیرین است
که یک جامعه ای خوب آرمان دیرین است
سینه زنی، زنجیر زنی، تیغ و قمه زنی راه های درستی برای مبارزه و جلوگیری از وقایع مشابه کربلا نیست. افغانستان به نسلی نیاز ندارد که زنجیر و تیغ را بر تن خود بزند و صحت و سلامت خود را در یاد بود ظلم و استبداد در خطر بی اندازد. افغانستان به یک نسلی نیاز دارد که توانایی درک و تحلیل مشکلات جامعه ای کنونی افغانستان را داشته باشد و بداند که چگونه میتوان از عاشورا هایی که در افغانستان هر روز اتفاق می افتد، جلوگیری کنیم.
لازم نیست که این کار را با زنجیر و نوحه سرایی انجام دهیم. ما میتوانیم در یک گفتگوی آزاد و سازنده، از عاشورا درس عبرت بگیریم و برای جلوگیری از خشونت گسترده و تاریخی افغانستان تلاش کنیم.
عزاداری میتواند با انجام کار های نیک به دیگران انجام شود. سوگواری و یاد آوری از راه و رسم حسین و یادبود از قتل عام کربلا میتواند توسط آب دادن به تشنگان امروزی  و کمک به قربانیان جنگ افغانستان انجام شود. عزاداری را میتوان از اعزاداران اسلو در ناروی یاد گرفت. در ناروی گروهی یکجا شده و برای مردم شیر و چاکلیت میدهند و به آنها یک بروشور میدهند و در پیاله ها پیام های شان را نوشته به مردم میدهند تا مردم بدانند که مسلمان ها همه ظالم و مستبد نیستند، بلکه انسان های متمدنی هستند که در بسیاری از کشور ها تنها قدرت سیاسی به دست انسان های نادرست افتاده است که جوامع اسلامی را به سوی تباهی و نابودی میکشاند.
مردم دنیا باید بدانند که طالبان، داعش و گروه های تندرو مذهبی که درست مثل یزید رفتار میکنند، نمایندگان مسلمان ها در دنیا نیستند، بلکه یک بخشی کوچکی است که میخواهند از نام اسلام سوء استفاده کرده و مسلمان ها را به نابودی بکشانند.
عزاداری، سوگواری و یادبود از خانواده پیامبر باید بدون هر نوع خشونت، بدون هر نوع ترس و وحشت و باید بدون هر نوع آسیب رسانیدن به انسان ها انجام شود. اعزا داری باید توام با مهر، محبت، عطوفت، انسانیت، بخشش، کرامت، اهدا و کمک رسانی به نیازمندان باشد تا دیگران بدانند که مسلمان ها انسان های خشن و وحشتناکی نیستند.
هر نوع خون ریزی، تیغ زدن، زنجیز زدن به نام دین و مذهب کاملاً نادرست است. هر نوع آسیب رسانیدن به دیگران و ایجاد سر و صدا در شب ها هنگام خواب مردم، ایجاد ازدحام در سرک ها و خیابان ها و جاده های شهر به نام دین و مذهب، استفاده از موتر های مردم و رسانیدن خسارات مالی و جانی برای دیگران دقیقاً مخالف راه و رسم پیامبر اسلام و مرام و هدف حسین است.
اعزا داری مثبت همان اعزا داری است که بتواند مشکلی یک انسان نیازمند را رفع کند و در تشویق انسان ها برای کمک به یکدیگر نقش اساسی را بازی کرده و یک نسل را به سوی حل مشکلات جامعه شان رهنمایی کند.
اعزا داری مثبت همان اعزا داری است که میتواند یک نسل را متوجه مسئولیت ها، توانایی ها و نقش شان در حل مشکلات جامعه ای شان بسازد.



مرا نفروش، برایت گدایی میکنم، مادر

درد آور ترین ویدیویی از کودکان افغانستان که قربانی مواد مخدر و فقر شدید شده اند. 
مادرش به کودک میگوید بیا بریم بیرون، برایت چیزی میخرم، وقتی بیرون میروند، مادرش نزد یک مرد میرود و میگوید این دخترکم را چند میخری؟
دخترک متوجه میشود که مادرش تصمیم دارد او را بفروشد،
گریه میکند، 
زاری میکند، 
خواهش میکند، 
میگوید مادر جان 
مرا نفروش، هرچه بخواهی برایت انجام میدهم، 
میروم برایت گدایی میکنم، 
میروم برایت پول پیدا میکنم، 
مرا نفروش، 
خواهش میکنم
مرا نفروش . . .

روزگار کودکان افغانستان اینگونه بد است
اما سیاستمداران این کشور به فکر قدرت و نیرنگ بازی و فریب و فساد 
این کشور در حال نابودی است . . .