۱۳۹۲/۰۸/۲۱

عمر به بی حاصلی ضایع میشود ...


Dari Peotry:

به کوی میکده گریان و سرافکنده روم / چرا که شرم همی آیدم ز حاصل خویش

I will go to the Bars crying and ashamed / Embarrassed because of the result of my own

انسانم آرزوست ...


ما درس سحر بر در میخانه نهادیم


This is my beautiful poetry that I made my name from the first letter of each sentence and I will try my best to translate it into English: 

- M = Mujtaba's left all his lessons to the door of the Pub

- U = Ultimately sacrificed his life for the beautiful face of the beloved
- J = Just waiting for the moment to see her face shining from the east 
- T = Tried to stay sober and patient even though being distressed 
- A = As a souvenir of the moon like face of my unique beloved 
- B = Brings he in order these distracted lines of poetry 
- A = As a thanksgiving to our long lasting friendship

۱۳۹۲/۰۸/۱۴

نمونه ای اشعار خیام که برای وفق دادن آن با وضعیت افغانستان توسط سید مجتبی ظاهر تحریف شده است.


Alas, the young age passed very soon / Life went away like yesterday during the Taliban period and goon
Now they gave it the name of democracy / It was not clear when it came and when it went like the moon


Alas, the alien went outside the door / In our country too many hearts were broken for sure
There was no leader who is compassionate / How will be our future in hands of people from offshore?


One ethnic group thinks the religion is the true way (Taliban) / Another ethnic group happened to guess they found the certain way (Karzai and Kabinet)
I am scared after a hundred years  / When you come there still might be ambush, warfare and dismay

افغانستان و ضایع شدن انرژی جوانان که میتواند برای آبادی این کشور استفاده شود.


خود بزرگ بینی !


۱۳۹۲/۰۸/۰۷

گیم تیوری یا نظریه بازی

معمای زندانی
دو نفر متهم به شرکت در یک سرقت مسلحانه، در جریان یک درگیری دستگیر شده‌اند و هر دو جداگانه مورد بازجویی قرار می‌گیرند. در طی این بازجویی با هریک از آن‌ها جداگانه در زندان های متفاوت به این صورت معامله می‌شود:
اگر گواهی بدهی که دوستت این جرم را کرده است تو آزاد می‌شوی ولی او به پنج سال حبس محکوم خواهد شد.

اگر هر دو بالای یکدیگر گواهی بدهید، هر دو به سه سال حبس محکوم خواهید شد.

اگر هیچ‌کدام بالای همدیگر گواهی ندهد، هر دو یک‌سال در یک مرکز اصلاح خدمت خواهید کرد.

هر دو از ترس اینکه آن زندانی دیگر گواهی خواهد داد،  گواهی میدهند و هر دو  3 سال حبس میشوند. با وجودی که اگر هر دو گواهی ندهند 1 سال حبس خواهند شد اما به خاطر عدم اعتماد بالای یکدیگر این کار را نمیکنن.