۱۳۹۵/۰۷/۳۰

The impact of Forty years of War on the psychology of the people of Afghanistan

تاثیرات جنگ بر روان مردم افغانستان


جنگ سال های متمادی در چهار دهه گذشته تاثیرات بسیار ناگوار و منفی بر روان مردم افغانستان بر جای گذاشته است. تاثیراتی که جنگ بر روان یک نسل میگذارد، بسیار عمیق و در افغانستان چون جنگ طولانی شده است، بسیار نگران کننده است.
جنگ باعث به وجود آمدن درد، رنج، شکنجه و مشاهده صحنه های بسیار دلخراش از قبیل قتل، کشتار، تجاوز، قتل عام، از دست دادن اعضای خانواده و عزیزترین کسان میشود.
اینها همه باعث به وجود آمدن یک حس غمیگینی مداوم و در نتیجه باعث مشکلات روانی چون افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه در جامعه ای افغانستان میشود.

اختلال استرس پس از سانحه چیست؟

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک بیماری روانی است که آنرا اضطراب مابعد صدمه نیز مینامند و این بیماری می تواند پس ازینکه یک فرد با یک یا چند وقایع آسیب زا، مانند تجاوز جنسی، جنگ، برخورد نظامی، تروریسم و یا تهدیدات دیگر مواجه شود، در شخص مذکور بوجود بیاید و اثرات آن به قدری ناگوار است که زندگی فرد مبتلا را در معرض مرگ قرار میدهد. علائم این بیماری شامل وضعیت نگران کننده دیدن صحنه های واقعه به صورت تکراری و باربار در یک محدوده زمانی معین، یا درخواب و یا در بیداری، و یا هم اجتناب و یا یک حالت بیحسی و فراموشی خاطرات از این رویداد، پایین آمدن سطح تحمل درد، بیخوابی، خستگی، تشنج و بالا رفتن میزان عصبانیت است که برای مدت های طولانی پس از وقوع حادثه ناگوار ادامه خواهد داشت.

افسردگی

احساس غمیگینی گاه گاهی یک بخش طبیعی از زندگی است، اما زمانی که احساسات از جمله ناامیدی و یاس پایدار میماند و نمیتوانید آنرا از خود دور کنید، شما ممکن است افسردگی داشته باشید. افسردگی باعث می شود که زندگی سختی داشته باشد و نتوانید از زندگی طوری لذت ببرید، که قبلا میبردید. به هیچ کاری میل نمیداشته باشید و حتی جریان گذشت روز می تواند برای شما خسته کننده باشد. اما مهم نیست شما چقدر احساس نا امیدی میکنید، مهم این است که علاج افسردگی آسان است و شما میتوانید با روش های بسیار آسان بهتر شویید. شناخت افسردگی و یادگیری در مورد افسردگی و بسیاری از چیزهایی که شما می توانید برای تداوی آن انجام دهید، به شما کمک میکند که اولین گام برای غلبه بر مشکل خود را بردارید.

۱۳۹۵/۰۷/۲۲

The Rights of Immigrants of Afghanistan in Europe

حقوق مهاجران افغانستان در اروپا

مهاجرت جرم نیست. مهاجرت یکی از حقوق اساسی بشر است که به تمام انسان های روی زمین اجازه میدهد تا از خطر جنگ و مرگ فرار کرده و به هر کشوری که فکر میکنند صلح و امنیت بر قرار است، بروند. کنوانسیون ژنو و اعلامیه جهانی حقوق بشر این حق را به رسمیت شناخته است و تمام کشور های اروپایی این معاهده ها را امضا کرده اند و متعهد به عملی کردن آنها هستند.

افغانستان کشوریست که از حدود 40 سال جنگ رنج میبرد و هنوز در آن کشور گروه های تندرو و تروریسم بین المللی فعالیت دارد و هر روز صد ها انسان غیر نظامی را در شهر های مهم آن کشور حتی در پایتخت آن کشور هدف قرار میدهند و از بین میبرند، بناءٌ هیچ کسی در آن کشور خودش را امن احساس نمیکند.

در تعدادی از کشور های اروپایی با مهاجران افغانستان رفتار بسیار خوب صورت میگیرد و آنها را کمک میکنند اما در بعضی از کشور های اروپایی احزاب تندرو و ضد مهاجرت وجود دارد که مهاجران اهل افغانستان را هدف قرار داده و به آنها آسیب های بسیار جدی وارد میکنند. آنها با مداخلات صحی، مداخلات غذایی، مداخلات وظیفوی در جریان و پروسه پناهندگی و حتی با حملات خصمانه نژاد پرستانه به مهاجران افغانستان آسیب های جدی بر آنها وارد کرده اند و تعداد زیادی از مهاجران افغانستان در مسیر راه رسیدن به اروپا جان های شیرین شان را از دست داده اند.

کشور های اروپایی باید درک کنند که مهاجران افغانستان از جنگ و از گروه های تروریستی فرار میکنند و کمک کردن به آنها در حقیقت جوابی است به گروه های تندرو در داخل افغانستان، اما آسیب رسانیدن به مهاجران افغانستان، در حقیقت کمک به گروه های تندرو مثل طالبان و داعش است و نباید هیچ کسی به مهاجران افغانستان آسیب برساند.

هیچ کسی و هیچ کشوری حق ندارد مهاجران اهل افغانستان را بدون هر نوع محاکمه و بدون هر نوع مدارک و اثبات جرم شان، در زندان ها بی اندازند. تعداد زیادی از مهاجران افغانستان در مسیر راه سفر شان به سوی اروپا، در مسیر راه، بدون هر نوع جرمی به زندان انداخته میشوند و این مخالف روحیه بشردوستی و نقض صریح حقوق بشر و کنوانسیون ژنو است.

حملات نژاد پرستانه بر زنان، کودکان، جوانان و مردانی که از گروه های تروریستی فرار میکنند و میخواهند برای نجات جان شان به یک کشور امن برسند، محکوم است و هیچ توجیهی ندارد و نباید بر مهاجران اهل افغانستان چنین حملات صورت بگیرد.

کشور های میزبان وظیفه نجات جان مهاجران را به عهده دارند و باید به مهاجران از سوی کشور های میزبان گفته شود که احزاب ضد مهاجرت بیشتر در کجا و در کدام نقاط آن کشور ها فعالیت دارند و مهاجران چگونه میتوانند خود شان را از حملات آنها نجات دهند.

حق کار، حق تحصیل، حق درخواست پناهندگی، حق بازنگری دوسیه پناهندگی، حق فرستادن کودکان شان به مکتب، حق درخواست کمک های بشردوستانه، حق رفتار انسانی و به دور از هر نوع تبعیض نژادی، زبانی، سمتی، دینی، منطقوی، و حزبی، اینها همه حق تمام مهاجران است که باید بدون هر نوع تامل تمام کشور های اروپایی به تامین این حقوق آنها توجه کنند.

از اینکه تعداد زیادی از مهاجران افغانستان با فروختن خانه، زمین و جایداد شان و با مصرف کردن پول آن در راه سفر به اروپا و با ریسک کردن زندگی شان خود را به اروپا میرسانند، هیچ کشوری حق ندارد که بدون رضایت آنها، مهاجران اهل افغانستان را دوباره به افغانستان دیپورت کرده و آنها را به دست طالبان بسپارند.

هیچ کشوری اروپایی حق اینرا ندارد که از مهاجران زیر سن 18 سال مصاحبه بگیرند و یا از آنها تقاضای درخواست پناهندگی کنند، زیرا آنها به سن قانونی شان نرسیده اند و نمیتوانند از کیس پناهندگی شان دفاع کنند.

مهاجران اهل افغانستان با مشکلات بسیار جدی حقوقی، صحی، فرهنگی، و اقتصادی مواجه اند بناءً کوشش در راستای استخدام کارمندان اهل افغانستان منحیث کارکنان اجتماعی برای آنان و منحیث ترجمان، و یا هم فرستان مهاجران اهل افغانستان نزد داکتران و وکیل های اهل افغانستان، از یک سو مشکل ترجمه و زبان را حل کرده و از سوی دیگر میتواند باعث کاهش میزان حملات نژادپرستانه بر مهاجران اهل افغانستان شده و آنها را از مواجهه با خطرات بسیار جدی که سر راه مهاجران وجود دارد، حفظ کند.

احزاب سیاسی تندرو راستگرا در اروپا نه تنها مهاجران اهل افغانستان، بلکه بیشتر مهاجران مسلمان را هدف اتهامات رسانه ای قرار داده و میخواهند آنها را به جرایم مختلف مثل دست داشتن به حملات تروریستی، دست داشتن در دزدی، بد رفتاری با کودکان، تجاوز جنسی، و عدم ادغام آنها با جوامع میزبان متهم کنند، تا بدینوسیله بتوانند افکار عمومی را بر ضد مهاجران افغانستان تحریک کرده و آنها را بیشتر در معرض حملات گروه های تندرو و نژادپرستانه احزاب اروپایی قرار دهند. مردم اروپا باید بدانند که اینها همه اتهامات و برچسب های نادرستی اند که بر مهاجران از جانب نژاد پرستان و گروه های ضد مهاجرت وارد میشود. این اتهامات همه نادرست اند و همه روزه جان صد ها مهاجر را در کشور های اروپایی میگیرد. اینها خطراتی اند که زندگی مهاجران را تهدید میکند و هیچ نوع منفعت و نفعی برای هیچ گروهی ندارد، بلکه اختلافات عمیق اجتماعی را دامن زده و باعث ازدیاد نفرت و قتل عام مهاجران در کشور های اروپایی میشود.

شفافیت و نظارت بر نحوه کمک رسانی به مهاجران افغانستان نیز یکی از عمده ترین مسائلی است که باید با دقت بسیار زیاد انجام شود، و با در جریان قرار دادن سفارت و موسسه ها و نهاد های فرهنگی خود مردم افغانستان انجام شود، زیرا تعداد زیادی از مهاجران اهل افغانستان به صورت مشکوک با مداخلات صحی، غذایی، و یا هم کمک رسانی از بین میروند، و این روند میتواند پیامد های ناگواری را برای جامعه جهانی و صلح بین المللی در قبال داشته باشد چون طی چند سال گذشته مهاجران اهل افغانستان شاهد بدترین نوع رفتار های غیر انسانی و خصمانه در کشور های مختلف اروپایی بوده و از وقوع یک فاجعه جدید در آینده نزدیک و از امکان تکرار هولوکاست جدید که تمام مهاجران را هدف قرار دهد، ابراز نگرانی کرده اند.

از تمام موسسه ها و نهاد های مدافع حقوق بشر تقاضا میشود در عرصه اطلاع رسانی درست از وضعیت مهاجران اهل افغانستان در اروپا از هر نوع اغراض و جانبداری دست برداشته و وضعیت واقعی را گزارش دهند، زیرا با پنهان کاری و تحریف شرح وضعیت، میتواند وضعیت بحرانی تر از چیزی که است، بشود، و این بحران میتواند جان و زندگی میلیون ها کودک، خانم ها، و آقایان مهاجر را در خطر بی اندازد.

مهاجران اهل افغانستان هیچ نوع تهدیدی برای شخص، دین، مذهب، و یا گروهی نیستند. آنها فقط در جستجوی یک سرپناه امن و در حال فرار از جنگ و تروریسم اند و میخواهند با فرار از جنگ زندگی شان را نجات دهند. آنها به تمام ادیان احترام دارند و به آزادی بیان، عقیده، دین، مذهب باور دارند و هرگز نمیخواهند برای کشور های میزبان باعث درد سر شوند و آنها به دموکراسی باور کامل دارند.

مهاجران اهل افغانستان از یک کشوری میایند که فرهنگ آنها مبتنی بر ادب، سخاوت، جوانمردی، احترام به بزرگان، شفقت و مهربانی با کودکان شکل گرفته است و آنها نمیخواهند و نمیتوانند مشکلات شان را به شکل درست بیان کنند و اگر هر قدر کشور های میزبان بر آنها وضعیت را تنگ کرده و آنها را در بدترین شرایط قرار دهند، آنها همیش خود را ملامت کرده و هرگز بر روی کشور های میزبان نخواهند آورد، اما همین اکنون مشکلات مهاجران افغانستان در اروپا از حد تحمل، صبر و شکیبایی گذشته است.

وضعیت مهاجران اهل افغانستان در اروپا در بحرانی ترین شرایط آن قرار دارد. لطفاً به مهاجران اهل افغانستان کمک کنید، آنها را از شرایط بدی که در آن قرار دارند نجات بدهید، آنها کمک شما را همیشه به یاد خواهند داشت و همیشه تلاش میکند که برای تان جبران کنند.

نگذارید مهاجران اهل افغانستان در دست گروه های تندرو و نژادپرست افتاده و با شکنجه شدن طی سال های متمادی، قسمتی از زندگی شان را بدون هر نوع جرمی در زندان سپری کرده و یا هم یک بخش دیگری از مهاجران زندگی شان را از دست بدهند. نگذارید کودکان اهل افغانستان، به امید رسیدن به صلح، در آب های مدیترانه غرق شوند. نگذارید یک ملتی که همیشه به برابری، برادری، و احترام به فرهنگ های متفاوت باور داشته و دارند، در حالی که به دروازه و کشور مسیحیان پناه آورده اند و فکر کرده اند که آنها انسان های خوبی اند، نا امید شوند و در پشت دروازه های کلیسا و در شهر مسیحیان در بد ترین شرایط بیمیرند.

نگذارید که مهاجران اهل افغانستان اعتماد شان بر انسانیت مسیحیان را از دست بدهند. نگذارید که تاریخ اینگونه بنویسد که مسیحیان اروپایی تمام مهاجران اهل افغانستان را درست مثل یهودیان قتل عام کرده و هولوکاست دوم را ثبت تاریخ کردند.

نگذارید آرزوی داشتن یک عروسک و یا یک بازیچه در ذهن یک کودک مهاجر اهل افغانستان در آب های مدیترانه غرق شود. این کاری بسیار بزرگی نیست. هر کدام شما مردم اروپا میتوانید یک کودک را از آب های مدیترانه نجات دهید.

دیگر به سیاستمداران تان اجازه ندهید به کشور های مسلمان نشین توسط هواپیماهای بدون سر نشین بمباران کنند، چون تعداد زیادی کشته میشوند، اما تعداد دیگری فرار کرده و بر دروازه های شما برای کمک خواهند آمد. نگذارید پول تکس و مالیات شما، خانه کودک مسلمانی را در افغانستان، در عراق و یا هم در سوریه ویران کند، زیرا یک تعداد دیگر آنها فرار کرده و به دروازه های شما برای درخواست کمک میایند.

خلاصه پیام آخر اینکه ما مردمی هستیم در حال مرگ و نابودی، اگر کمک میتوانید، به ما مردم کمک کنید، اگر کمک نمیتوانید بگذارید به حال خودمان بمیریم، اما لطفاً حملات نژادپرستانه تان را کم کنید. از داکتران تان بخواهید که دیگر مهاجران اهل افغانستان را با تزریق زهر و دارو های نادرست از بین نبرند. از تندروان تان بخواهید که با مسموم کردن غذا، کودکی را که پشت دروازه های تان آمده است، نکشند. از کلیسا های تان بخواهید که تبلیغ و دعوت به مسیحیت را بر کودکان و مهاجران اهل افغانستان متوقف کنند، آنها به تبلیغات دینی نیاز ندارند.

از مردم تان تقاضا کنید که به مهاجران متلک های توهین آمیز نگویند. از معلمان زبان تان تقاضا کنید که بر مهاجران اهل افغانستان حرف های توهین آمیز نگویند. از اتهامات نادرست جلوگیری کنید. مهاجران اهل افغانستان را طالبان صدا نکنید. آنها را تروریست صدا نکنید. آنها همه قربانی طالبان، تروریست و القاعده اند، وقتی شما این نام ها را بر آنها میگذارید، آنها به انسانیت شما شک میکنند. 

.................................................................................................................................................................

Migration is not a crime. Immigration is one of the fundamental human rights of all people on earth which allows them to escape from war, death and torture to any other country which they think might be peaceful and they think there might be security provided for them. According to Geneva Convention and the Universal Declaration of Human Rights, both documents recognize the rights of migration and all European countries have signed these treaties and are committed to implement them.

Afghanistan is a country that has suffered 40 years of war, national and international conflicts, international terrorism, operations of extremist groups who are still active in that country, and every day claim the lives of hundreds of civilians in major cities of the country, even in the capital city they target military buildings and vehicles but murder civilians, so no one feels safe in Afghanistan in their own homes.

A great number of European countries have showed deep concerns and they behaved very well, and have done a great job in helping the Afghan refugees by trying really hard to help them, but in some European countries extremists and anti-immigration parties have targeted immigrants from Afghanistan and have caused serious damages to a great extent which takes many human lives every month all over Europe. The ways the damages take place is mainly via interventions in health, nutrition interventions, and organized process interventions during the asylum application. The Afghan refugees have even witnessed hostile racist attacks on them which have caused serious injuries and lives to Afghan refugees. Meanwhile a large number of Afghan refugees, on their way to Europe, lose their lives and members of their families by drowning in the Mediterranean Sea. The number of human lives rises to thousands every year.

European countries must understand that Afghan refugees are escaping a war and and the most dangerous terrorist groups who are active in their countries and helping them is in fact a response to extremist groups inside Afghanistan, but if European countries harm the Afghan refugees, it is in fact, a direct help to extremist groups like Taliban and ISIS who also target these Afghan refugees back home and it is a moral duty of all Europeans not to harm them anymore, because they have all suffered so much and endured miserable conditions already.

No one and no country has the right to imprison or punish immigrants from Afghanistan without any trial and without any evidence proving their crime, so, you’d better think twice when you meet them, whether you have the right to put them in detention centers or in prisons or not. A large number of Afghan refugees on their journey to Europe, are taken as hostages by unknown people or the local police or the local racist groups, without any crime, without any trial, without any evidence to prove that they might have done something wrong, they arrest Afghan refugees and they imprison them. Such kind of behavior is not according to human rights and Geneva Convention but rather a direct breach of human rights and the Geneva Convention and it is also against the spirit of humanity and philanthropy.

Racist attacks on unarmed civilian, women, children, youth and men of immigrants who escape Taliban and ISIS, are increasing by the extremist groups inside European countries. These attacks are the same attacks as terrorist groups do inside Afghanistan who want to murder them in the first place of their country of origin. They are running for their lives and they want to save their lives and that is why they escape to a safe country. Any kinds of attacks and any kinds of intentions against them, to harm them, are condemned and it cannot be justified and there should be no attacks organized on immigrants from Afghanistan.

All European countries who host some Afghan refugees bear the task of saving the lives of refugees and  these countries have the responsibility of protecting the lives of immigrants in the host countries, and they should teach them and warn them about the existence of anti-immigration parties inside their communities as well as about the areas of operations of these groups in order to let them know where and in what parts of the country are those extremist groups and how the immigrants can protect and save themselves from the attacks of the racist groups and how can they avoid their attacks and rescue their lives from racist, discriminatory, xenophobic, hatred and hate attacks on new comers.

The right to work, the right of access to education, the right to seek asylum, the right to review their cases of asylum without bias, the right to be able and allowed to send their children to school, the right to humanitarian assistance, the right to humane treatment and the right of being away from any kind of discrimination whether it is racial, lingual, sectarian, religious, regional, or whether it is based on political party, viewpoints and beliefs, these are all the human rights which should be provided, secured and maintained for all refugees without any hesitation in all European countries in order to implement the signed declaration of human rights and Geneva conventions.

A large number of Afghan refugees risk their lives and even lose members of families to reach to a safe European country by selling their houses, land and their property in the country of origin and use the money on the way to Europe, therefore, looking at the price they pay to get to Europe, no country and no legal entity has the right to deport them back without their consent. The deportation of immigrants back to Afghanistan will bring them in the hands of Taliban. And that is a very dangerous condition for the refugees and for the future of their children because they won’t have the same house and properties back home, as they had in first place and there will be nothing for them to start a new life and they will not be able to send their children to school.  

The European countries do not have the right to ask asylum application from the children who are under the age of 18 and those children should not be asked for an interview and they should not be interviewed to answer the tough questions of the asylum seeking case, because they have not reached the legal age and most probably they cannot defend their case for asylum.

Immigrants from Afghanistan face serious problems such as legal, health, cultural, economic and communication problems due to language and cultural differences. Any kinds of efforts on behalf of the European countries to recruit staff from the refugees of Afghanistan themselves would be highly appreciated and it would be cost effective for the host countries too, because it will save some burden of communication cost because of language problem and also the people of Afghanistan themselves know the culture very well and they know how to solve the problems of refugees, because they have experienced all those problems themselves. If they are employed as social workers, it will be very easy for them because then they do not need an extra budget for an interpreter. Also sending Afghanistan asylum seekers to doctor and lawyers who are originally from Afghanistan will help them very much, because there will be no cultural and communication gap and misunderstandings. Employing Afghans for Afghans, on the one hand, solves the problem of translation and language, and on the other hand, it can reduce the risk of racist attacks on asylum seekers and immigrants from Afghanistan and it will save their lives on the way of dealing with the asylum seekers and immigrants because they face very serious dangers every day.

Extremist right-wing political parties in Europe are growing due to the anti-immigration feelings in Europe, and they target not just asylum seekers and immigrants from Afghanistan, but they are targeting mostly Muslim immigrants, sometimes they make them the target, and the main subject of the media, by making false accusations and allegations against them, by announcing that they are involved in various crimes, including involvement in terrorist attacks, involvement in the robbery, child abuse, sexual assault, and lack of integration with host communities, so as to incite public opinion against Afghan asylum seekers and immigrants and to make them more vulnerable to attacks and expose them to the extremist groups and to those European parties who are nationalists, racists or follow xenophobic and Islamophobic ideologies . The people of Europe should know that these are all false accusations that labels immigrants and asylum seekers as criminals and terrorist so that they will be able to motivate and reinforce racist and anti-immigration groups to increase their attacks on them. These charges are false, and every day hundreds of immigrants and asylums seekers lose their lives of get bitten and attacked by unknown groups in European countries in this process. These are the dangers that threaten the lives of migrants and asylum seekers and it won’t generate any type of benefit and interest to any groups, but it will further intensify deep social divisions and fuel the increasing hatred and massacre of immigrants and asylum seekers in European countries.

Transparency and monitoring of aid to Afghan refugees is also one of the major issues that must be done very carefully, and involving the embassy and the Afghan cultural institutions and the Afghan people themselves as well as Afghan NGOs and civil society organisations to participate, because a great number of asylum seekers and immigrants from Afghanistan lost their lives due to suspected health, food, or aid interventions and such kind of processes can have adverse consequences for the international community and to international peace because the Afghan asylum seekers and immigrants have seen the worst situations possible while it is possible and it can be much better only if handled in a more responsible manner because it has got worse and worse in recent years, and the immigrants and asylum seekers from Afghanistan face severe inhuman and hostile behavior in various European countries and they have shared their concerns regarding an outbreak of a new disaster in the near future and are pleading that all immigrants and asylum seekers and refugees will be targeted and there is a new Holocaust going on underway.

All human rights organizations and all institutions and entities are requested to reflect the real situation and to show how the real situation is, and to reveal the true picture of the situation in Europe, by referring to facts and statistics and to avoid any kinds of bias concerning any intentions to divert the reports of the real situation of immigrants and asylum seekers from Afghanistan, because the hidden situation can get even worse due to the manipulation of reports and the data of description of the situation. The situation can get worse and worse and the crisis will claim further lives of same human beings. What is more critical here, is that, by reporting the true situation we can save some lives rather than putting more lives in the crisis that could take more lives of millions of children, women, and migrant men who put their lives at risk, by starting to migrate while they don’t know the situation here in Europe.

Immigrants from Afghanistan do not pose any kinds of threat to any person, religion, or group in Europe. They are just looking for a safe shelter and fleeing from war and international terrorism and they want to save their lives by fleeing the war. They respect all religions and the freedom of speech, conscience, religion, belief and never want to cause any kinds of trouble for the host countries and they all fully believe in democracy.

Afghan immigrants come from a country that their culture is based on civility, generosity, sportsmanship, respect for elders, compassion and kindness to children and needy and their whole ideas are shaped based on humanity without discrimination by focusing on equality and they do not want and cannot properly express their problems and if no matter how host countries make them suffer or if the host countries narrowed the situation down on them and put them in the worst conditions, they always blame themselves and do not blame it on their host countries, but already problems of Afghan refugees and asylum seekers in Europe are out of the level of tolerance and patience of human beings and it is already too hard for them.

The situation of Afghan immigrants and asylum seekers in Europe is severely vulnerable and they live in the most difficult conditions. Please help the immigrants from Afghanistan, they are living in the poor conditions in which they try to save their own and their families and their children’s lives, if you help them, it means that you have saved a family and they will always remember your help and they will always try to compensate for you, and do to you the same what you have done to them.

Do not let the asylum seekers and immigrants from Afghanistan fall in the hands of the extremist groups and the racists, and do not allow those racists torture them for years, and do not allow those anti-immigrant groups make them spend parts of their lives in prison without any crime and even further do not allow another refugee, asylum seeker or migrant drown in the sea or lose their lives. Do not let the children from Afghanistan, who hope to reach peace, drown in the waters of the Mediterranean Sea. Do not let a nation that has always respected and defended equality, fraternity, and respect for different cultures and beliefs, get disappointed, while they have come to the doors of a proud nation of Christians and they though already that you are good people, that is why they came to you, do not let them get disappointed, and do not let them die at the doors of the Christians behind the doors of the churches in the worst conditions, if you believe in Jesus and if you believe in goodness and philanthropy. 

Do not let that the migrants from Afghanistan lose their confidence in humanity of Christians. Do not write the history the way that the next generations would read it as a shameful pages that would say that European Christians murdered all asylum seekers and immigrants from Afghanistan just the way the Nazi’s mass murdered Jews and do not let a second Holocaust get written in the records of your history books.

Do not let that the dream of having a doll or the dream of having a toy in the mind of an asylum seeker or immigrant child from Afghanistan drown in the waters of the Mediterranean Sea. It's not a very big thing. Each of you people in Europe can save a child from the waters of the Mediterranean Sea.

Do not let your corrupt politicians in your country to spend your tax money on bombarding Muslim countries by drones, because if so many are killed and mass-murdered, there will be some left to manage to escape and they come to you, now they are at your doors and ask you to help them. Do not let your tax money destroy the homes of Muslim children in Afghanistan, in Iraq or in Syria, because if a number of them were murdered and some may escape and they come back to you and ask for help.

In short, the main message is that we are people in the verge of dying, if you can help us help, if you cannot help, the least you can do is to let us alone and let is die by ourselves, but please reduce and decrease the number of your racist attacks. Ask your doctors to stop murdering asylum seekers and refugees and migrant of Afghanistan by injecting poison and prescribing incorrect medication. Ask the extremists in your community not to poison the food, and not to murder the child who came behind your doors for help. Ask your church and priests to stop religions preaching on refugees and stop inviting the children to Christianity, they do not require religious propaganda at this stage when they need food to survive.

Ask your people to stop telling immigrants offensive taunts. Ask your language teachers who tell offensive words, to stop insulting asylum seekers and immigrants from Afghanistan. Prevent false accusations and allegations. Do not insult the Afghan refugees by calling them “the Taliban”. Do not call them terrorists either. They are all victims of Taliban, Al-Qaeda and ISIS terrorists, when you put these names on them, they will doubt your humanity.

۱۳۹۵/۰۷/۲۰

A critical review of Ashura in Afghanistan

نگاهی به عاشورا

عاشورا منحیث یک تراژدی بزرگ و یک نقطه عطف در تاریخ اسلام است که به عنوان یادبود و تظاهرات صلح آمیز و عدالت خواهانه بر ضد یک قتل عام که نواده های پیامبر را هدف قرار داده بود، همه ساله در ماه محرم برگزار میشود. یادبود از این حادثه اسفناک و تراژدی بزرگ برای دفاع از حقوق خانواده پیامبر اسلام صورت میگیرد که توسط یک سلطانی که خودش را مسلمان میدانست و قدرت را از آدرس دین اسلام از پدرش به ارث برده بود، مورد حمله قرار گرفت و با 72 تن از همراهان و پیروانش به شکل بسیار مظلومانه به قتل رسیدند.
عاشورا در عین حال به نحوی یک نوع یادبود از جنگ تاریخی میان خوبی و بدی نیز است.
عاشورا یک کلمه عربی است که به معنی روز دهم است، همه ساله در دهم ماه محرم که تاریخ روز شهادت حسین ابن علی نواده پیامبر اسلام و امام رهبر شیعیان جهان است، یک روز اعزا و سوگواری برای تعداد زیادی از مسلمانان جهان است که از روز اول ماه محرم تا روز دهم در کربلا در محاصره ای یزید طوری به شهادت رسیدند که با کودکان و خانم های شان به طرف شام در حرکت بودند.

چرا یزید نواده پیامبر را هدف قرار داد؟

یزید که تمام قدرت و سلطنتش از آدرس دین اسلام از پدرش برایش به ارث رسیده بود، یک سلطان ظالم و مستبد و خوش گذران بود که مشروعیت سلطنتش باید از جانب بهترین منبع اسلام یعنی خانواده پیامبر اسلام در آن زمان،  تائید میشد، تا پیروان مسلمان از او اطاعت میکردند و قدرتش را بیشتر میساخت.
اما نواده پیامبر حسین (ع) از تائید کردن و بیعت کردن با یک سلطنت مستبد و ظالم را رد کرد و نخواست که تمام مسلمان ها از یزید پیروی کنند، چون میدانست که اگر این کار را کند، دینی که پدر بزرگش بانی آن بود، به دست خانواده سلطنتی یزید افتاده و با میراث پادشاهی آنها از بین خواهد رفت.
یزید از ترس اینکه مبادا خانواده پیامبر سلطنت او را نا مشروع اعلام کند، به بهانه ای در کربلا هنگام سفر آنها به شام، در راه به آنها حمله کرده و همه آنها را به قتل رساند.

قیام بر ضد استبداد

خانواده پیامبر اسلام هرگز ظلم و استبداد را نمی پسندید و همین مسئله بود که حسین نواده پیامبر اسلام نمیخواست نوع حکومتداری توام با فساد یزید را مشروعیت ببخشد و یک میراث نادرست را به مسلمانان هدیه کند. ازینرو تصمیم گرفت که با این نوع حکومتداری نادرست مبارزه کند هر چند که میدانست که درین مبارزه شاید جانش را از دست بدهد.

عدالت خواهی

عدالت یکی از اصول اساسی حکومتداری در دین اسلام است. حاکمی که عادل نباشد، پیروی از او برای مسلمان ها نادرست و حمایت از ظلم و استبداد تلقی میشود.

بیزاری خانواده پیامبر از حاکمان فاسد

نا رضایتی خانواده پیامبر از نوع حکومتداری و خلافت پس از رحلت پیامبر آغاز شد تا اینکه به جایی انجامید که نواده پیامبر بخاطر میراث بزرگ پدرش، برای کسب قدرت سیاسی به قتل رسید. خانواده پیامبر هرگز نوع حکومتداری معاویه و یزید را تائید نمیکردند و این یکی از بزرگترین ترس و هراس را در دل سلاطینی که خودشان را مسلمان مینامید، می انداخت، زیرا دستور دینی به مراتب قویتر و کارآمد تر از دستورات و فرمان های سلاطین مستبد آن زمان بود و عدم همکاری خانواده پیامبر میتوانست تعداد زیادی از مسلمان ها را به عدم پیروی از  سلطان و خلیفه آن زمان تشویق کند. این هراس باعث میشد که آنها بر ضد خانواده پیامبر تصمیم گرفته و اقدام کنند.

پیشینه جنگ تاریخی میان خوبی و بدی

تقریباً در سراسر جهان در همه ای ادیان و در همه تمدن های جهان جنگ میان خوبی و بدی وجود داشته و همیشه با انحا و اشکال مختلفی جوامع انسانی را تحت تاثیر قرار داده و در هر جامعه ای، در مقطع های مختلف زمانی، مردمان مختلف، به این پدیده واکنش های مختلفی نشان داده اند.
خوبی و بدی در هر جامعه ای وجود دارد. اما انسان های اندیشمند باید راه و مسیر خوبی را برای مردم نشان داده و آنها را تشویق کنند که به سوی خوبی ها بروند، و با زشتی ها، بدی ها و پلیدی ها مقابله کنند تا انسان های بد و زشت هرگز نتوانند به قدرت برسند و آنها نتوانند که انسان های خوب را شکنجه کنند، به قتل برسانند و یا هم آزار و اذیت کنند.

آیا اعزا داری، سوگواری، سینه زنی، زنجیر زدن و نوحه سرایی راه حل مناسبی برای مبارزه با استبداد و قتل عام است؟

اعزاداری، سوگواری و یادبود از قربانیان واقعه ای کربلا باید به صورتی انجام شود که به هیچ کسی ضرر و آسیب نرساند، بلکه باید پیام عدالت خواهی، مبارزه با استبداد، مبارزه با ظلم، مبارزه با ستم، مبارزه با شکنجه و مبارزه با قتل و خونریزی را به دنبال داشته باشد. مردمان دنیا و مسلمان ها باید بدانند که واقعه ای کربلا هر روز در جوامع کنونی ما تکرار میشود و هر روز انسان های بی گناه و غیر نظامی، در اثر شکنجه، ظلم و استبداد مشابه حکومت یزید، از بین میروند و به قتل میرسند، باید جلو آنها گرفته شود و نباید انسان هایی بیشتری قربانی حکومت های فاسد و تصامیم حاکمان ظالم شود.
ظلم و استبداد باید در هر جامعه ای از بین برده شود و به انسان های آزاد و به نظر های مخالف باید احترام گذاشته شود و به هیچ کسی اجازه داده نشود که از دین سوء استفاده کرده و بخاطر منافع شخصی شان، جان انسان های معصوم و بی گناه را به خطر بی اندازند.

شباهت های عاشورا با وضعیت افغانستان

افغانستان در چهار دهه گذشته درست مانند کربلا پر از خون، قتل عام و کشته شدن انسان های بی گناه بوده و از آنچه مردم افغانستان رنج کشیده اند، درست همان چیزی است که خانواده پیامبر در کربلا از آن رنج کشید. ظلم، استبداد، حکومت های فاسد، بی عدالتی، نابرابری، خشونت به نام دین، سوء استفاده از دین برای کسب قدرت سیاسی، جمع آوری ثروت با استفاده از نام دین، کشتار و قتل عام کودکان، خانم ها، آقایان و انسان های آزاد و محروم کردن آنها از آب، غذا، صلح، و حتی محروم کردن آنها از حق زندگی.
آنچه امروز به نام طالبان در افغانستان وجود دارد، درست همان لشکر یزید است و مردم افغانستان همان 72 تن دوست داران خانواده پیامبر و راهیان راه حقیقت کربلاست که هر  روز در هر گوشه ای از کشور قربانی میشوند و کشته میشوند.
افغانستان چهل سال است که خود کربلاست. باید این وضعیت تغیر کند و باید راه مبارزه برای تغیر وضعیت در افغانستان بنیادی تغیر کند، طوری که این کشور بتواند مشکلاتش را بدون خشونت و بدون اینکه کسی کشته شود، از راه دیپلوماسی فعال حل کند. این کشور باید در افغانستان میان اقشار مختلف همدلی و همدردی را به میان بیاورد و باید از تبعیض های زبانی، قومی، سمتی، منطقوی جلوگیری کند تا مردم مردم در مقابل مشکلات بزرگ شان یکجا باهم دست به دست هم داده و کسانی را که مثل لشکر یزید استبداد و ظلم را روا میدارند، را شکست داده و افغانستان را به یک کشور آزاد، مستقل، امن، آرام و بهترین مکان برای زندگی بسازند.
افغانستان دیگر توان ادامه جنگ و خشونت را ندارد. این کشور نمیتواند بیشتر ازین خشونت، ظلم و استبداد را تحمل کند. این کشور باید به یک جایی تبدیل شود که هر کسی آرزوی رفتن به آنجا را داشته باشد. افغانستان باید به یک کشوری مبدل شود که هر کسی از هر گوشه ای جهان آرزوی دیدن آن کشور را داشته باشد.
این کشور آن قدر زیباست و ظرفیت این را دارد که بتواند به یکی از بهترین مکان های سیاحتی دنیا مبدل شود. این کشور آن قدر معادن و منابع دارد که میتواند به یکی از ثروتمند ترین کشور های دنیا مبدل شود. این کشور ظرفیت آنرا دارد که به یکی از بهترین صادر کنندگان نفت و گاز مبدل شود. این کشور میتواند به یکی از بزرگ ترین منابع معان دنیا تبدیل شود، اما اول باید با ظلم، استبداد، نابرابری، بی عدالتی، فساد، و حق تلفی ها مبارزه شود و حکومتی درین کشور به وجود بیاد که بتواند حقوق بشر را تامین کرده و از حقوق تمام اتباع خود در سراسر دنیا دفاع کرده و به همه نیاز های اتباع خود رسیدگی کند.
چهل سال است که این کشور جنگ را تجربه کرده است، حالا زمان آن رسیده است که مردم این کشور امنیت و صلح را تجربه کنند. چهل سال است که مردم این کشور همانند قربانیان کربلا قربانی شده اند و از همه درد و رنج خانواده پیامبر در ماه محرم آگاهند. این کشور باید به یک صلحی برسد که دیگر هیچ یک از وقایع این کشور شباهتی به ظلم و استبداد کربلا نداشته باشد. درین کشور نباید هیچ یزیدی توانایی تبهکاری و قتل عام مردم افغانستان را داشته باشد.
درین کشور باید منافع تمام مردم افغانستان با عدالت و برابری تامین شود. درین کشور باید سیاست های مناسب برای تامین روابط دوستانه با کشور های همجوار و دیگر کشور های دوست ایجاد شود. این کشور باید مسئولیت پذیری سیاستمدارانش را تجربه کند. این کشور باید شفافیت کامل را تجربه کند. این کشور باید حقوق شخصیت های حقوقی را صد در صد در نظر گرفته و حق را به حقدار بسپارد و از غارت شدن اموال و دارایی های عامه جلوگیری کند.
این کشور باید طوری اقتصادی را بنیانگذاری کند که هر یک از اتباع کشور، به طور مساویانه از منابع و معادن آن بهرمند شوند. این کشور باید بتواند حد اقل امکانات زندگی را که شامل آب، غذا، گاز، برق، خانه و کار است را برای هر یک از اتباع افغانستان تامین کند تا این کشور دیگر به سوی مبدل شدن به کربلای همیشگی قرن بیست و یک نرود.

مردم افغانستان باید چگونه مراسم سوگواری و عزاداری در روز عاشورا را بهتر بسازند؟

پیام عاشورا برای مردم افغانستان این است
که زندگی با حکومت مبتنی بر عدالت شیرین است
که زندگی بدون قتل، ظلم و خشونت شیرین است
که یک جامعه ای خوب آرمان دیرین است
سینه زنی، زنجیر زنی، تیغ و قمه زنی راه های درستی برای مبارزه و جلوگیری از وقایع مشابه کربلا نیست. افغانستان به نسلی نیاز ندارد که زنجیر و تیغ را بر تن خود بزند و صحت و سلامت خود را در یاد بود ظلم و استبداد در خطر بی اندازد. افغانستان به یک نسلی نیاز دارد که توانایی درک و تحلیل مشکلات جامعه ای کنونی افغانستان را داشته باشد و بداند که چگونه میتوان از عاشورا هایی که در افغانستان هر روز اتفاق می افتد، جلوگیری کنیم.
لازم نیست که این کار را با زنجیر و نوحه سرایی انجام دهیم. ما میتوانیم در یک گفتگوی آزاد و سازنده، از عاشورا درس عبرت بگیریم و برای جلوگیری از خشونت گسترده و تاریخی افغانستان تلاش کنیم.
عزاداری میتواند با انجام کار های نیک به دیگران انجام شود. سوگواری و یاد آوری از راه و رسم حسین و یادبود از قتل عام کربلا میتواند توسط آب دادن به تشنگان امروزی  و کمک به قربانیان جنگ افغانستان انجام شود. عزاداری را میتوان از اعزاداران اسلو در ناروی یاد گرفت. در ناروی گروهی یکجا شده و برای مردم شیر و چاکلیت میدهند و به آنها یک بروشور میدهند و در پیاله ها پیام های شان را نوشته به مردم میدهند تا مردم بدانند که مسلمان ها همه ظالم و مستبد نیستند، بلکه انسان های متمدنی هستند که در بسیاری از کشور ها تنها قدرت سیاسی به دست انسان های نادرست افتاده است که جوامع اسلامی را به سوی تباهی و نابودی میکشاند.
مردم دنیا باید بدانند که طالبان، داعش و گروه های تندرو مذهبی که درست مثل یزید رفتار میکنند، نمایندگان مسلمان ها در دنیا نیستند، بلکه یک بخشی کوچکی است که میخواهند از نام اسلام سوء استفاده کرده و مسلمان ها را به نابودی بکشانند.
عزاداری، سوگواری و یادبود از خانواده پیامبر باید بدون هر نوع خشونت، بدون هر نوع ترس و وحشت و باید بدون هر نوع آسیب رسانیدن به انسان ها انجام شود. اعزا داری باید توام با مهر، محبت، عطوفت، انسانیت، بخشش، کرامت، اهدا و کمک رسانی به نیازمندان باشد تا دیگران بدانند که مسلمان ها انسان های خشن و وحشتناکی نیستند.
هر نوع خون ریزی، تیغ زدن، زنجیز زدن به نام دین و مذهب کاملاً نادرست است. هر نوع آسیب رسانیدن به دیگران و ایجاد سر و صدا در شب ها هنگام خواب مردم، ایجاد ازدحام در سرک ها و خیابان ها و جاده های شهر به نام دین و مذهب، استفاده از موتر های مردم و رسانیدن خسارات مالی و جانی برای دیگران دقیقاً مخالف راه و رسم پیامبر اسلام و مرام و هدف حسین است.
اعزا داری مثبت همان اعزا داری است که بتواند مشکلی یک انسان نیازمند را رفع کند و در تشویق انسان ها برای کمک به یکدیگر نقش اساسی را بازی کرده و یک نسل را به سوی حل مشکلات جامعه شان رهنمایی کند.
اعزا داری مثبت همان اعزا داری است که میتواند یک نسل را متوجه مسئولیت ها، توانایی ها و نقش شان در حل مشکلات جامعه ای شان بسازد.



مرا نفروش، برایت گدایی میکنم، مادر

درد آور ترین ویدیویی از کودکان افغانستان که قربانی مواد مخدر و فقر شدید شده اند. 
مادرش به کودک میگوید بیا بریم بیرون، برایت چیزی میخرم، وقتی بیرون میروند، مادرش نزد یک مرد میرود و میگوید این دخترکم را چند میخری؟
دخترک متوجه میشود که مادرش تصمیم دارد او را بفروشد،
گریه میکند، 
زاری میکند، 
خواهش میکند، 
میگوید مادر جان 
مرا نفروش، هرچه بخواهی برایت انجام میدهم، 
میروم برایت گدایی میکنم، 
میروم برایت پول پیدا میکنم، 
مرا نفروش، 
خواهش میکنم
مرا نفروش . . .

روزگار کودکان افغانستان اینگونه بد است
اما سیاستمداران این کشور به فکر قدرت و نیرنگ بازی و فریب و فساد 
این کشور در حال نابودی است . . .


۱۳۹۵/۰۷/۱۶

How does the immigration change the lives of the immigrants?

Think of a 16 year old illiterate village boy from Afghanistan who lost his house and parents in drone attack or the Taliban attacks and therefore he should travel 8 countries hiding from the border police sometimes on foot and sometimes by a car, sometimes working for a restaurant on the way to earn some money to be able to travel further and finally he drowns in the Mediterranean sea.

Or think of a boy who travels 8 countries for 6 years, spending few years in the Iranian prison and some years in the prison in Turkey and finally he reaches to a safe place in a Europeans country but a racist doctor injects some medicines in his body sells his limbs of his body for transplants.

Think of a girl who loses her family on the way to Europe and she falls in the hands of smugglers and finally ends up in a prostitution house in the red light district in one of the European countries.

Or think of an old Muslim woman who comes from a respected family and she has to beg on the streets for food to survive in a Christian society where everyone will look at her as the enemy.

Think of the well-respected Muslim man who loses everything and immigrates into a Christian society and he has got no papers and no positive reply from his asylum application and no permission to work, the only way for him to survive is to steal some food from a store, even though he had no experience in stealing and it is hardly difficult for him to convince himself to steal the food, and sleep in the parks during the nights.

Think of a young boy who lost his mind and got crazy due to stress and depression of the hard living conditions of immigration and roams around the city in one of the European countries.

Think of a noble woman who is forced to sell her body in order to earn some money for a living and finally she gets murdered by her husband when she is caught in prostitution. 


۱۳۹۵/۰۶/۳۰

درین وطن . . .


Politeness

I have translated a poem of Balkhi about Politeness 
He was the famous philosopher, poet and knowledgeable wise man of Balkh who gave good advice to all the people around him. Here he says something for all of us about politeness:

Az bay adabi kasay ba jaa-ye naraseed

No one got to a position with misbehaving and impoliteness

Dorrist adab ba har gadaa-ye naraseed

Politeness is a precious stone, not gifted to every beggar

Sar rishta-ye mulk-e-Paadshaahee adab ast

The only clue to the kingdom is Politeness

Taajayst ke juz ba Paadshaahay naraseed 

It’s a crown only given to the kings

Az khuda juyeem tawfeeq adab

May God bless us to seek Politeness

Bay adab mahroom maand az lutf-e-rab

Impolite people are deprived of the grace of the God

Bay adab tanhaa na khud raa daasht bad

The impolite person is not only bad to himself

Balkay aatash dar hama aafaaq zad

But he’ll bring fire to all his environment


Rumi Balkhi 


۱۳۹۵/۰۶/۲۹

Workers' Rights in Afghanistan

حقوق کارگران در افغانستان


در افغانستان همیشه روز کارگر تجلیل میشود، اما هیچ گاهی به حقوق اساسی این قشر نهایت مهم جامعه ما توجه جدی صورت نگرفته است، و هرگز روی حقوق آنها بحث نشده است.

بناءً پس ازین باید نام روز کارگر را به نام جدید "دفاع از حقوق کارگر" تبدیل کنیم، تا همیشه درین روز در مورد حقوق آنها بحث شود، تا وضعیت طبقه کارگر در افغانستان بهبود بیابد.

تامین حقوق کارگر یکی از مهمترین و اساسی ترین گام به سوی رشد اقتصادی و ایجاد یک نظام اقتصادی مبتنی بر رفاه و عادلانه است که میتواند شرایط زندگی بهتر را برای یک طیف عظیم جامعه مهیا و میسر سازد.

حقوق کارگران باید بر مبنای حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی سازمان جهانی گارگر، طوری ساخته شود، که بتواند رشد اقتصادی افغانستان را تضمین کند. قانون کار کنونی و فعلی افغانستان در حد یک مسوده نا بکار آمد، سراسر عیب و نقض حقوق بشر و حقوق کارگران است که تنها میتواند کارفرمایان را خوشنود سازد و در مقابل حقوق یک طیف و طبقه بزرگ و نهایت مهم جامعه را نا دیده گرفته و آنها را از حقوق اساسی شان محروم ساخته و در معرض سوء استفاده قرار میدهد.

بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر فرد بالغ و بالا تر از سن 16 سال در یک جامعه حق کار کردن را دارد و دولت مکلف و مجبور است که برای اتباع خود زمینه کار کردن را فراهم کند. اگر دولت نتواند به کارگران آماده برای کار، زمینه کار را فراهم کند، دولت مجبور است که ماهانه حد اقل مصارف، مخارج و هزینه زندگی کارگران بیکار را تحت یک برنامه مصئونیت اجتماعی یا تامینات اجتماعی بپردازد.

اگر دولت نمیتواند زمینه کار را برای کارگران فراهم سازد، و حد اقل هزینه زندگی آنها را نیز نمیپردازد، این یک نقض صریح حقوق بشر و حقوق کارگران در افغانستان است.

بر اساس کنوانسیون حقوق کارگر سازمان جهانی کار، کارگران حق دارند که هفته 48 ساعت کار را مطابق تخصص، رشته تحصیلی و توانایی کارگر، بر اساس یک برنامه از قبل تعیین شده و زمان بندی شده، با تشریح جزئیات کار و طرز انجام آن با طی کردن یک دوره رهنمایی  انجام دهند.

کارگران در هنگام کار حق بیمه صحت، بیمه حادثه هنگام کار، بیمه مرگ در هنگام کار، و یک ماه رخصتی در یک سال را دارند. کارگران همچنان دارای حقوق یک ماه رخصتی مریضی و سه تفریح در یک روز که یکی ساعته برای صرف طعام و دیگری دو پانزده دقیقه، یکی در قبل از ظهر و دیگری در بعد از ظهر میباشند که در جریان همه ای این رخصتی ها، معاش و حقوق کارگر باید از جانب کار فرما پرداخته شود. خانم ها یک رخصتی سه ماهه برای تولد کودکان شان نیز دارند که باید معاش او در هنگام این رخصتی از جانب کار فرما پرداخته شود.

کارگران دارای حقوق ترانسپورت میباشند. هرکارگر نظر به اینکه چگونه از منزل به کار میاید، باید توسط کارفرما هزینه رفت و آمد او، از قبیل ارزان ترین وسیله و بهترین وسیله برای حفظ محیط زیست تشویقی پرداخته شود، طوری که اگر کارگر با منی بس به کار میاید، کارفرما باید هزینه تکت منی بس را بپردازد، اگر با بایسکل میاید، باید قیمت یک بایسکل در یک سال برای او پرداخته شود، چون تشویق برای بایسکل رانی هم تشویق به روزش است و هم باعث حفظ محیط زیست و کم شدن میزان آلودگی هوا توسط کاهش میزان مصرف نفت و سوخت موتران میشود.

اگر موتر های برقی و ترم در افغانستان ساخته شود، پرداخت تکت ترم برای کارگران از جانب کارفرما یک امر حتمی است، اما کارفرما نمیتواند هزینه هنگفت و آمدن کارگر به سوی کار در تکسی را همه روزه بپردازد.

کارفرما حق ندارد بدون دلایل موجه کارگر را اخراج و منفک کند، چون منفک کردن کارگر از وظیفه باعث از بین رفتن عواید یک خانواده شده و امکان دارد کودکان یک خانواده را به مشکلات اقتصادی و گرسنگی مواجه ساخته و زندگی آنها را تهدید کند.

در افغانستان باید اتحادیه های قوی کارگری بوجود بیاید از حقوق اساسی کارگران در مقابل کارفرمایان دفاع کنند.

معاش کارگران باید با در نظر داشت تعداد اعضای خانواده آنها و با در نظر داشت حد اقل مصارف یک شخص در یک روز یا در یک ماه سنجش شود، طوری که حق اقل مصارف یک شخص در یک روز در کابل پایتخت افغانستان 500 افغانی بر آورد شده است، و هر کسی که پایین تر از این مقدار معاش بگیرد، نمیتواند از عهده مصارف شخصی خودش براید، چه رسد به اینکه مصارف یک خانواده را نیز بپردازد.

نظر به این محاسبه حد اقل دستمزد در افغانستان باید بر اساس چنین یک محاسبه ای انجام شود که هر کارگر باید در یک روز برای یک فرما 8 ساعت کار کند، و باید حد اقل 500 افغانی مزد بگیرد که این قیمت کار در هر ساعت در افغانستان را چنین تعیین میکند:

      500 / 8 =  62.5

این فرمول نشان میدهد که در افغانستان باید حد اقل دستمزد برای هر ساعت کار 63 افغانی تعیین شود. البته این برای کسی است که تنها یک فرد مجرد و بدون هر نوع مسئولیت مالی در قبال یک خانواده است، اما اگر کسی مسئولیت پرداخت هزینه یک خانواده را را عهده داشته باشد، باید برای آنها یک سیستم دیگری در نظر گرفت، مثلاً میتوان برای آنها مزد کار در هر ساعت را 100 افغانی در نظر گرفت، تا بتوانند مصارف کودکان خود را بپردازند، اما اگر سیستم مصئونیت اجتماعی بوجود بیاید، و آن اعضای دیگر خانواده شامل یک برنامه حمایوی مالی دولت شوند، دیگر لازم نیست برای اشخاص متاهل مزد بالایی در نظر گرفت.

در صورتی که یک شرکت ورشکست میشود و نمیتواند دیگر ادامه دهد، بناءً مجبور میشود تعداد زیادی از کارگران خود را اخراج کند، اول باید به دولت و به مردم دلایل ورشکست شدن خود را اعلام کند، سپس با هماهنگی اتحادیه کارگران و نماینده دولت، مسئولیت کارگران اخراج شده را باید بسپارد و اتحادیه کارگران و دولت که آنها باید کارگران بیکار را شامل یک برنامه مصئونیت اجتماعی بسازند. برنامه مصئونیت اجتماعی باید شامل برنامه های آموزشی حرفه های جدید، و کاریابی برای کارگران بیکار شود.

هر کارگر که کار میکند و مالیات میپردازد، دارای حقوق تقاعد و بازنشستگی میشود، که مبلغ تقاعد نیز باید سازگار با حد اقل مصارف و هزینه های یک شخص، با در نظرداشت قیمت های های هزینه زندگی در آن کشور مثل کرایه خانه، و مواد غذایی در نظر گرفته شود که اکنون این مبلغ 500 افغانی در روز برای هر شخص محاسبه شده است.