۱۳۹۳/۱۰/۰۴

Good Governance in Afghanistan

هشت عنصر اصلی حکومتداری خوب


افغانستان کشوریست که همیشه از ناحیه حکومتداری نا مطلوب رنج برده است و این مشکل باعث به وجود آمدن بسیاری از مشکلات دیگر شده است. حکومتداری خوب یک سلسله ویژگی های عمده دارد که باید رهبران کشور به تطبیق آنها توجه جدی نمایند. این ویژگی ها از نظر علوم سیاسی مشارکت، متمایل به اجماع، حسابده، شفاف، پاسخگو، موثر و کارآمد، عادلانه و پیروی از حاکمیت قانون می باشند که باید در تمام امورات حکومت داری خوب در افغانستان برای مردم این کشور ملموس و قابل رویت باشند. حکومتداری خوب می تواند هم درسطح یک نهاد، سازمان، وزارت و یا یک انستیتوت مطالعه شود و هم می تواند در سطح دولت یک کشور مطالعه شود، اما تطبیق آن در تمام سطوح الزامی است. حکومتداری خوب آنست که باید پاسخگو به نیازهای کنونی و آینده تمام نهاد ها، سازمان ها، موسسات، وزارت ها، و شرکت های تجاری و غیر تجاری کشور باشد، با در نظرداشت دوراندیشی در سیاستگذاری های بزرگ کشور و تصمیم گیری های اقتصاد کلان کشور، و حکومتداری خوب اطمینان می دهد که همیشه در سدد منافع همه مردم یک کشور  و تمام ذینفعان در نهاد های مربوطه با در نظرداشت عدالت و حاکمیت قانون می باشند.

1. حاکمیت قانون
حکومتداری خوب مستلزم چارچوب عادلانه قانونی است که باید توسط یک نهاد نظارتی بی طرف مثل پارلمان یک کشور ساخته و از سوی دولت به اجرا گذاشته شود تا بتواند منافع تمام مردم یک کشور و یا ذینفغان یک شرکت حفظ و تامین شود.

2.  شفافیت
شفافیت بدان معنی است که اطلاعات باید به اشکالی که به راحتی قابل فهم باشد در اختیار مردم  و رسانه ها قرار بگیرد. اطلاعات باید به طور آزادانه در دسترس باشد به خصوص و به طور مستقیم در دسترس کسانی که از سیاست های حکومت به نحوی متاثر می شوند و همچنان نتایج و حاصل کار پروژه ها به شکل آزادانه باید در اختیار مردم و ذینفعان قرار داده شود تا هر مردم بدانند که هر نوع تصمیم گیری های ادارات کشور در انطباق با قوانین نافذه و مقررات تاسیس شده کشور است.

3.   پاسخگویی
حکومتداری خوب مستلزم آن است که باید تمام مردم،  سازمان ها و نهاد های کشور بدانند که پروسه تصمیم گیری در کشور طوری طراحی شده است که جوابگوی نیازهای مردم اند و فقط به هدف خدمت برای مردم و منافع مردم و ذینفعان نهاد ها و شرکت های تجارتی با در نظر داشت یک چارچوب زمانی معین در نظر گرفته شده است.

4.   گرایش به سوی آراء عمومی 
حکومتداری خوب نیاز به مشاوره گسترده برای درک منافع مختلف اقشار مختلف جامعه دارد. حکومتداری خوب باید به منظور رسیدن به اجماع گسترده ای از آنچه که به نفع کل گروه های ذینفع و مردم افغانستان است و اینکه چگونه این را می توان به شیوه ای پایدار و محتاط به دست آورد، روی رای زنی و صحبت با اقشار مختلف جامعه بپردازند و منافع همه را درک کرده و پروژه های را به راه بی اندازد که منافع همه را تامین کند.

5.    عدالت ، همه شمول بودن و جامعیت
در یک کشور وقتی مسئله عدالت، برابری و مساوات در مقابل قانون مطرح می شود، دیگر مسائل همچون قوم پرستی ، نژاد پرستی و تبعیض های زبانی، سمتی، گروهی و حزب های قوم محور نمی ماند. آنچه افغانستان را تا امروز ویران کرده است، همان اندیشه های قوم محور، نژاد محور و زبان محور بوده که این فرصت را از دست اندرکاران گرفته است که به همه  مردم افغانستان به یک چشم نگاه کنند. در یک مرحله گذار ازین نوع مشکلات افغانستان نیاز دارد که ترکیب های همه اقوام را فقط با اصل شایسته سالاری در نظر بگیرد. این مسئله می تواند خود راه را برای حفظ، افزایش، و یا به طور کلی بهبود وضعیت کشور و رفاه مردم این کشور باز کرده و پیام قانع کننده تری در مورد دلیل تشکیلات و ساختار های مختلط متشکل از تفاوت های قومی، نژادی، زبانی و سمتی را برای وجود یک افغانستان یکپارچه با ارزش های نوین دموکراسی، مردم سالاری، اکثریت آراء ، مساوات، برادری و برابری را به جامعه فراهم می کند.

6.    موثریت و کارایی 
حکومتداری خوب بدان معنی است که پروژه های اجرا شده توسط دولت و نهاد های داخل افغانستان بهترین نتایج مطلوب را در پاسخگویی به نیازهای مردم به وجود بیاورد، البته با بهترین استفاده از منابع همچون – سرمایه انسانی، تکنالوژی، مالی، طبیعی و محیط زیست. و این استفاده بهتر یعنی حد اکثر مشکلات مردم افغانستان را با حد اقل بودجه بتوان مرفوع ساخت و در زندگی مردم افغانستان تغیرات ملموسی را ایجاد کرد.

7. حسابدهی
حسابدهی اصل کلیدی حکومتداری خوب است. چه کسی مسئول آنچه که باید در سیاست های کلی کشور درج شود می باشد؟ به طور کلی، یک دولت و حکومت پاسخگو، با تمام نهاد های درونی آن، به کسانی نیاز دارند بدانند که تصمیمات یا اقدامات آنها چه تاثیراتی را به طور مستقیم و غیر مستقیم بر مردم فقیر این کشور خواهد گذاشت  و همچنین اینکه آیا اقدامات و تصامیم و پروژه های آنها مطابق قوانین کشور و مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر است یا نه. تمام اجرائات ، اقدامات و تصامیم در یک حکومتداری خوب باید در انطباق با قوانین نافذه کشور و اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد و همچنان حکومت باید در مقابل هر نارسایی عکس العمل نشان داده و در اصلاح امور بکوشند.

8.   مشارکت
مشارکت زنان و مردان، نژاد های مختلف کشور، اقوام مختلف، زبان های مختلف، مذاهب مختلف، چه به طور مستقیم و یا از طریق نمایندگان قانونی، سنگ بنای اصلی حکومت خوب است. مشارکت به معنی لغو معیار شایسه سالاری نیست. این بدان معنی نیست که شما باید بی سواد ترین شخص یک قوم را به منظور مشارکت شامل کابینه کنید، بدون اینکه به تحصیلات و تخصص آنها توجه کنید. مشارکت باید آگاهانه زیرکانه با در نظرداشت معیار های الزامی برای هر سمت و مقام صورت بگیرد با در نظر داشت ارش هایی از جمله آزادی بیان و نگرانی و پشتکار برای بهترین منافع تمام اقشار جامعه به طور کلی مردم افغانستان.

به سمت بهبود حکومتداری خوب در افغانستان


رسیدن به حکومتداری خوب و ایده آل در کشوری چون افغانستان کار دشوار است اما نا ممکن نیست. حکومتداری خوب به طور معمول نیازمند افراد و اشخاص برازنده، متعهد و با نیت های نیک در مقابل مردم و جامعه و  کشور را می طلبد  که بتوانند ایده ها، تجربیات، ترجیحات، دانش، تخصص خود و دیگر نقاط قوت نیروی انسانی  و کاستی های آنرا روی میز بزرگ سیاستگذاری  های کشور بگذارد و با همه وزرا و کابینه و رئیس جمهور افغانستان با تشریک مساعی به پیش بروند. حکومتداری خوب آن است که از طریق گفتمان جاری در هر زمان تلاش کند که تمام ملاحظات محیطی و نگرانی های اقشار و گروه های مختلف کشور را مد نظر گرفته و در تصمیم گیری های بزرگ در مورد سیاستگذاری های این کشور شریک ساخته و هر سیاست را با ارزیابی دقیق نکات منفی آن، نقد کرده و درساحه تطبیق آن کوشش کند و به تمام مردم افغانستان اطمینان دهد که منافع آنها در تصمیم گیری های و سیاستگذاری های بزرگ در سطح کشور منعکس شده در طرح های این سیاستگذاری ها گنجانیده شده و در عمل پیاده خواهد شد. 


The Elections In Our Village

انتخابات قریه ما

در قریه ما ده نفر زندگی می کرد. ما خواستیم درین قریه یک نفر حاکم انتخاب کنیم. پول نداشتیم که انتخابات برگزار کنیم. پولش را یک قریه دیگری به ما کمک می کرد. وقتی انتخابات شروع شد، هر ده نفر خود را کاندید کرد. برنامه های انتخاباتی همراه با رقابت ها و برنامه های جلب حمایت و اعتماد یکجا با تهدید، تطمیع، ترس، ترغیب و تقسیم پول آغاز شد. یکی ازین ده نفر از ترس تهدید دیگران از کاندیداتوری استعفا داد و مسئولیت برگزاری انتخابات را به عهده گرفت. برای رای این ده نفر یک صندوق بزرگ مانند یخچال را آماده کردند. در دور اول انتخابات هر نه نفر کاندید ناکام شد چون هر کسی به خود رای داده بود و برگزاری انتخابات طوری بی نتیجه ماند که هر کاندید یک رای برده بود. در دور دوم انتخابات، برگزار کننده مجبور شد که یک قانون جدید وضع کند که تنها دو نفر بتواند خود را کاندید کند. قانون را طوری وضع کرد که هر کسی که یک روز هم مکتب نرفته باشد و نتواند کار دیگر پیدا کند، باید خودش را کاندید کند. دو نفر بی سواد ترین همه توانستند خود را کاندید کنند. سپس دور دوم انتخابات برگزار شد. درین دور اعلام نتایج بسیار جالب بود، چون کاندید اول هشت رای گرفته بود و وقتی اعلام شد، همه طرفداران شان از خوشی در لباس خود نمی گنجیدند. اما کاندید دوم با آوردن نوزده رای برنده شد. اما هیچ کسی نپرسید که نوزده رای از کجا شد؟ چون تعداد کل آراء باید ده رای می شد!