انتخابات قریه ما
در قریه ما ده نفر زندگی می کرد. ما خواستیم درین قریه یک
نفر حاکم انتخاب کنیم. پول نداشتیم که انتخابات برگزار کنیم. پولش را یک قریه دیگری به ما کمک می کرد. وقتی انتخابات شروع شد، هر ده نفر خود را کاندید کرد. برنامه های انتخاباتی همراه
با رقابت ها و برنامه های جلب حمایت و اعتماد یکجا با تهدید، تطمیع، ترس، ترغیب و
تقسیم پول آغاز شد. یکی ازین ده نفر از ترس تهدید دیگران از کاندیداتوری استعفا
داد و مسئولیت برگزاری انتخابات را به عهده گرفت. برای رای این ده نفر یک صندوق
بزرگ مانند یخچال را آماده کردند. در دور اول انتخابات هر نه نفر کاندید ناکام شد
چون هر کسی به خود رای داده بود و برگزاری انتخابات طوری بی نتیجه ماند که هر
کاندید یک رای برده بود. در دور دوم انتخابات، برگزار کننده مجبور شد که یک قانون
جدید وضع کند که تنها دو نفر بتواند خود را کاندید کند. قانون را طوری وضع کرد که
هر کسی که یک روز هم مکتب نرفته باشد و نتواند کار دیگر پیدا کند، باید خودش را
کاندید کند. دو نفر بی سواد ترین همه توانستند خود را کاندید کنند. سپس دور دوم انتخابات
برگزار شد. درین دور اعلام نتایج بسیار جالب بود، چون کاندید اول هشت رای گرفته
بود و وقتی اعلام شد، همه طرفداران شان از خوشی در لباس خود نمی گنجیدند. اما
کاندید دوم با آوردن نوزده رای برنده شد. اما هیچ کسی نپرسید که نوزده رای از کجا
شد؟ چون تعداد کل آراء باید ده رای می شد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر