نیم
سری یک نوع سردردی است که به آن میگرن نیز میگویند. میگرن یک نوع بیماری
عصبی است که با نشانه درد سر به حد عادی، متوسط و اغلب شدید شناسایی میشود که بیشتر همراه
با تعدادی علائمی از سیستم عصبی خودکار یکجا میباشد. اسم این بیماری که در زبان
انگلیسی میگرن (Mirgaine) است، از یک کلمه یونانی هیمیکرانیا (hemikrania) مشتق شده است. هیمیکرانیا از دو کلمه هیمی
(hemi-) به معنی "نیم" و کرنیون (kranion) به معنی "جمجمه" ترکیب شده است که
به معنی "درد یک قسمت یا یک طرف سر" میباشد. این بیماری را در افغانستان
به زبان عامیانه به نام "نیم سری" یاد میکنند و در زبان عربی به آن
"نصف الراس" میگویند.
به
طور معمول، این سردردی، قسمت نیمی از سر را تحت تاثیر قرار میدهد، طبیعتاً ضربان دار
است، یعنی با ضربان قلب و فشار خون، بیمار را تحت تاثیر قرار میدهد، و مدت زمان هر
حمله این سردردی بین 2 تا 72 ساعت طول می کشد.
علایم و نشانه های مرتبط به این سردردی ممکن است شامل تهوع، استفراغ، و حساسیت
در مقابل نور ، صدا، و یا بوی باشد. درد به طور کلی در اثر فعالیت
فیزیکی در بیمار بیشتر میشود. به تعداد یک بر سه حصه افراد مبتلا به سردردی های
میگرن یک نوع اشاره های قبلی که به نام هاله یاد میشوند، را دریافت میکنند که از قبیل:
اختلال و یا لکنت در حواس بینایی، حسی، زبان، و یا اختلال حرکتی میباشد، که هر کدام یک نوع
زیکنال را نشان می دهد، به معنی اینکه سردردی به زودی شروع خواهد شد. گاهی اوقات،
یک هاله می تواند با کمی و یا بدون سردردی بعد از آن رخ بدهد.
تصور
می شود که میگرن به دلیل ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی بوجود میاید. در حدود
دوی بر سه حصه از موارد در خانواده ها به شکل ارثی دیده شده است. تغییر سطح هورمون
نیز میتواند نقش بازی کند، چون به عنوان مثال میگرن تعداد بیشتری پسران را نسبت به
دختران در دوران قبل از بلوغ، تحت تاثیر قرار میدهد، در حالی که پس از بلوغ زنان را
دو تا سه برابر بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار میدهد. خطر میگرن در دوران حاملگی (بارداری)
معمولا کاهش می یابد. مکانیسم های دقیق میگرن تا هنوز در دست نیست. با این
حال، تصور می شود که میگرن یک اختلال عصبی عروقی است. این نظریه ابتدایی مربوط به
افزایش تحریک پذیری مربوط قشر مغز و کنترل غیر نورمال نیورون های درد در قسمت
عصب سه گان ساقه مغز است.
آنچه
برای مدیریت اولیه این سردردی توصیه می شود این است که با استفاده از ساده ترین
دوا ها (دارو های) تسکین دهنده ای درد مانند ایبوپروفین و پرستامول (معروف
به استامینوفین) که برای سردردی، برای تهوع و پرهیز از عوامل تحریک کننده
میگرن موثرند، میتوان سردردی های میگرن را کاهش داده و از آنها جلوگیری کرد. کسانی که مسکن ها برای آنها موثر نیست، ممکن است داکتر از خانواده های
دیگری مانند تریپتانها و یا ارگوتامین به آنها تجویز کند. در سطح
جهان، حدود 15 ٪ از جمعیت کل جهان، در برخی از مواقع زندگی تحت تاثیر میگرن قرار میگیرند.
علائم و نشانه های نیم سری
میگرن
معمولا با سردردی های خود-محدود، شدید و باربار گونه به طور راجعه با علایم متفاوت
تر و خودمختار برای هر شخص بیمار ظاهر میشود. حدود 15 تا به 30 ٪ از افراد
مبتلا به میگرن، این بیماری را با یک زیکنال که به نام هاله یاد میشود، تجربه میکنند، و
همچنان کسانی که میگرن را با زیکنال یا هاله تجربه میکنند، این سردردی را گاهگاهی بدون
هاله نیز تجربه میکنند. شدت درد، طول مدت سردردی و فرکانس و تعداد حملات متغیر است،
یعنی در هر شخص متفاوت است. میگرنی که بیش از 72 ساعت طول بکشد، به نام میگرن
پایدار و یا به نام "وضعیت میگرونوسس" یاد میشود. هر حمله میگرن بر یک شخص بیمار، ممکن است چهار
مرحله داشته باشد، اما این مراحل را هر بیماری همیشه و یکسان و بشکل منظم و پی در پی
تجربه نمی کند:
§
مرحله قبل از حمله ، یک مرحله
ایست که چند ساعت و یا هم چند روز قبل از شروع سردردی رخ می دهد.
§
مرحله زیکنال یا هاله، که بلافاصله
قبل از شروع سردردی برای بیمار پیش میاید.
§
مرحله یا فاز درد، که همچنین به عنوان فاز
سردردی شناخته شده است.
§
مرحله پس از حمله، درین مرحله بیمار اثرات پس از پایان حمله
میگرنی را تجربه میکند.
مرحله قبل از حمله
قبل
از حمله علائم و یا نشانه های هشدار مانند در حدود 60 فیصد از افراد مبتلا به
میگرن رخ می دهند، البته با یک فاصله زمانی از دو ساعت تا دو روز قبل از شروع سردردی
میتواند این مرحله رخ بدهد. این علائم ممکن است گسترده و شامل انواع پدیده ها
از جمله تغییر خلق و خوی، تحریک پذیری، افسردگی و یا شادی و سرخوشی، خستگی، ناخوشایند
شدن مصرف مواد غذایی خاص، سخت شدن و انقباض عضلات (به خصوص در قسمت گردن)، قبضیت و
یا اسهال، و حساسیت در مقابل بو و یا در مقابل آواز و سر و صدا باشند. این علایم
ممکن است در کسانی که هم میگرن را همراه با هاله و یا هم بدون هاله (اوره) تجربه میکنند،
رخ بدهد.
مرحله زیکنال یا هاله
هاله (aura) یک پدیده عصبی مرکزی گذراست که قبل یا در طول سردردی رخ می دهد. هاله
به تدریج در طول چند دقیقه ظاهر و به طور کلی کمتر از 60 دقیقه دوام میکند. علائم
آن می تواند اختلال در حواس بینایی، حسی یا حرکتی باشد و بسیاری از بیماران بیش از
یکی ازین علایم را تجربه می کنند. اختلالات بصری (سکتگی در دیدن و بینایی) اغلب
اوقات برای بیماران رخ می دهد؛ تقریباٌ تا 99 ٪ موارد در بیمارن اختلالات بصری
رخ میدهد و بیش از 50 ٪ از موارد با اختلالات حسی یا حرکتی همراه نیست. اختلالات
بینایی اغلب متشکل از قسمت اسکوتوم جرقه زننده (یک ساحه جزئی در ناحیه
دید که سوسو می زند یا این طرف و آن طرف حرکت میکند و ممکن است بر توانایی فرد
در هنگام خواندن / مطالعه و یا رانندگی موتر تداخل داشته باشد) میباشد. این اختلال
بینایی به طور معمول در نزدیکی مرکز بینایی شروع و پس از آن به شکل خطوط زیگزاگ که
مانند استحکامات یا دیوار های یک قلعه شرح داده شده است به دو طرف گسترش میابد. معمولا
خطوط سیاه و سفید هستند، اما برخی از افراد نیز خطوط رنگه را مشاهده کرده اند. برخی
از افراد بخشی از ساحه دید خود را به طور موقتی از دست میدهند که بنام هیمیانوپسیا
(hemianopsia) یاد میشود اما برخی دیگر هم نوعی خیره شدن بعضی
از ساحات دید شان را تجربه میکنند.
هاله
حسی یا اوره حسی دومین شایع ترین نوع هاله در میگرن است. این هاله در 30 تا 40 ٪ از
افراد مبتلا، قبل از حمله رخ می دهد. اغلب احساس سوزنک زدن در یک طرف دست و یا
بازو آغاز میشود و به سوی بینی و دهان در همان سمت گسترش می یابد. بی حسی معمولا
پس از سوزن سوزنک زدن رخ می دهد و بعضی اوقات همراه است با از دست دادن توانایی حس
کردن موضعی (یعنی در همان یک ساحه هیچ چیزی را نمی توانید احساس کنید، دست تان ممکن
بیحس شود). سایر علایم مرحله قبل از حمله میتواند اختلالات زبانی یا گفتاری، شامل حالت
چرخش جهان، و در کمتر موارد مشکلات در توازن حرکت پیش میاید. علائم موتور نشان می دهند که این میگرن، میگرنی نیمه همی پلژی است، و حالت
ضعف آن بر خلاف دیگر هاله ها، اغلب بیش از یک ساعت طول می کشد. توهمات شنوایی یا هذیان نیز
به عنوان علایم دیگر آن توصیف شده است.
مرحله درد
به
طور کلاسیک این سردردی موضعی، تپنده، همراه با ضربان قلب، و متوسط تا شدید است. این
درد به تدریج می آید و با افزایش فعالیت بدنی یا فعالیت فزیکی افزایش مییابد. در
بیش از 40 ٪ از موارد، با این حال، درد ممکن است درد دو طرفه باشد و این درد گردن است
که معمولا با آن همراه است. درد دو طرفه به ویژه در کسانی که میگرن بدون هاله
یا اوره دارند، شایع است. به میزان کمتر سردردی در میگرن اول در قسمت پشت یا عقبی
سر و یا بالای سر رخ میدهد. درد معمولا 4 تا 72 ساعت در بزرگسالان طول می کشد، و
در جوانان اغلب کمتر از 1 ساعت طول می کشد. فرکانس یا تعداد حملات در هر بیمار
متفاوت است، از چند بار در زندگی گرفته تا هفته چند بار با حد اوسط حدود یک بار در یک ماه است، میان افراد متفاوت است.
این
سردردی معمولا با تهوع، استفراغ، حساسیت به نور، حساسیت به صدا، حساسیت به
بو، خستگی و تحریک پذیری همراه است. در یک میگرن بازیلر، میگرنی که با علائم نیورولوژیکی همرات است و مربوط به ساقه مغز میشود و یا با علائم عصبی در هر دو طرف بدن همراه است، درین نوع میگرن اثرات
شایع عبارتند از حس در حال چرخش جهان، سرگیجه، و سرگنگسی. تهوع تقریبا در 90 فیصد
از بیماران، و استفراغ در حدود یک بر سه حصه از بیمارن رخ می دهد. بسیاری بیماران، بنابر این، به
دنبال یک اتاق تاریک و آرام میباشند. دیگر نشانه ها میتواند شامل تاری دید، گرفتگی
بینی، اسهال، تکرر ادرار، رنگ پریدگی، و یا عرق کردن باشند. تورم و حساسیت
پوست سر ممکن است در اثر سخت شدن (سفتی) عضلات و رگ های گردن رخ دهد. بیشتر این
علائم در افراد مسن کمتر رایج است.
به
ندرت، یک هاله طوری اتفاق می افتند که پس از آن بیمار سردرد نشود. این نوع میگرن است که به عنوان میگرن اسفالجیک (acephalgic) یا میگرن خاموش شناخته شده است؛ با
این حال، بررسی بیشتر این موارد مشکل است، به این دلیل که افرادی که علائم را به اندازه کافی
شدید تجربه نکنند، ممکن است نزد داکتران به دنبال درمان نروند، و متوجه نشوند که چیزی
غیر معمول برای آنها اتفاق می افتد و این باعث میشود که آنها این نوع مشکلات را گزارش
ندهند، و وقتی شکایت وگزارش دهی نباشد، مطالعه ای وجود نخواهد داشت.
مرحله پس از حمله
پس
از اینکه سردردی اصلی به پایان میرسد، اثرات
میگرن ممکن است برای چند روز باقی بماند. و این اثرات باقیمانده میگرن را به نام
مرحله پس از حمله
( postdrome) یاد
میکنند. بسیاری از گزارش ها نشان میدهند که بیمار در منطقه که در آن میگرن
بوده هنوز احساس درد میکند، و برخی از گزارش ها نشان میدهند که بعضی از اشخاص
بیمار برای چند روز پس از سردردی ممکن است در "فکر کردن" مشکل داشته
باشند. بیمار ممکن است احساس خستگی یا "خماری" و درد کند و همچنان
مشکلات در شناخت، عوارض هاضمه، تغییرات خلق و خوی و ضعف را تجربه کند. با
توجه به خلاصه یک گزارش "بعد از یک حمله میگرن برخی از مردم احساس طراوت و سرخوشی
میکنند، در حالی که دیگران گفته اند که آنها احساس افسردگی و ضعف میداشته
باشند". برای برخی افراد این احساس پس از حمله می تواند هر بار و هر زمان
متفاوت باشد.
علت
علل
اصلی میگرن هنوز شناخته نشده است. با این حال، برخی ها معتقد بر آن است که علل
میگرن به ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی مربوط می شود. دوی بر سه حصه واقعات
میگرن در خانواده ها در اثر ژنتیک رخ میدهند و به ندرت به دلیل یک نقص ژن منفرد، اشخاص مبتلا به میگرن میشوند. زمانی مردم به این باور داشتند که میگرن کسانی را
هدف قرار میدهد که از ضریب هوشی بالا تر برخوردار باشند، یعنی تنها انسان های بسیار
هوشیار به آن مبتلا میشوند، اما این نظریه پس از گذشت زمان نادرست ثابت شد. برخی از
شرایط روحی و روان شناسی نیز با میگرن مرتبط است، از جمله افسردگی، اضطراب، و اختلال
دو قطبی ، و همچنان بسیاری از وقایع بیولوژیکی یا عوامل تحریک کننده
میگرن نیز در میگرن نقش بازی میکنند.
ژنتیک یا
وراثت
مطالعات
انجام شده بر روی اشخاص که به طور دوگانگی و همزمان بدنیا آمده اند، نشان میدهد که
34 ٪ تا به 51 ٪ تاثیرات ژنتیکی در احتمال ابتلا به میگرن نقش دارند. این رابطه ژنتیکی
برای ابتلا به میگرن همراه با هاله یا اوره نسبت به میگرن بدون هاله یا اوره قوی تر
است. برخی از گونه های خاص از ژنها خطر ابتلا به میگرن را، از شانس کمتر تا متوسط
افزایش میدهند.
بیماریهای
تک ژنی که باعث میگرن میشوند کمتر دیده شده است. یکی از این نوع بیماری ها به
نام میگرن نیم همی پلژی خانوادگی شناخته
شده است، که یک نوع از میگرن همراه با هاله (اوره) است که به شکل اتوزومال غالب، به
ارث برده میشود. چهار نوع ژن شناسایی شده است که در به ارث بردن میگرن نیم همی
پلژی خانوادگی نقش بازی میکنند. سه نوع این ژن ها در حمل و نقل و انتقال
یون نقش دارند. چهارمین ژن یک آکسون پروتئین مرتبط با ایگزوسایتوسس
( exocytosis) پیچیده میباشد. یک نوع اختلال ژنتیکی
دیگری که مرتبط با میگرن است به نام سندروم کداسیل (CADASIL syndrome ) یا سرخ رگ های غالب
اتوزومال مغزی با انفارکتوس و لوکیون سیفالوپاتی (leukoencephalopathy) یاد میشود.
میگرن
ممکن است توسط محرک ها بر انگیخته شوند، چنانچه برخی از محرک ها به عنوان یک اثر در اقلیتی
از موارد اشاره کرده اند و برخی دیگر محرک ها را در اکثر موارد، عامل انگیزش سردردی
ها نامیده اند. از بسیاری چیز ها به عنوان محرک های سردردی میگرن یاد شده است،
با این حال شدت و اهمیت این روابط هنوز به طور قطعی مشخص نیست. یک بیمار ممکن است
با یک محرک 24 ساعت قبل از شروع علائم مواجه شود و سپس سردردی او آغاز شود.
جنبه های فیزیولوژیکی
محرکهای
رایج میگرن استرس، گرسنگی و خستگی (اینها همه به همان اندازه برای به وجود آوردن سردردی
هایی که از تشویش بوجود میایند نقش دارند). استرس روانی به عنوان یک عامل مهم 50 تا
80 فیصد از میگرن مردم گزارش شده است. میگرن نیز با اختلال استرسی پس از سانحه و سوء رفتار و خشونت ربط دارد. میگرن بیشتر احتمال دارد در نزدیکی دوره عادت ماهوار
خانمها یا قاعدگی رخ دهد. تغییرات دیگر هورمونی در بدن خانم ها مانند جلوگیری از حاملگی،
استفاده از دوا های ضد حاملگی از طریق دهان، حاملگی یا بارداری، و یائسگی نیز
نقش دارند. این تاثیرات هرمونی به نظر می رسد نقش بیشتری در میگرن بدون هاله
یا اوره داشته باشند. میگرن به طور معمول در طول دوم و سه ماهه سوم و
یا پس از یائسگی رخ نمی دهد.
جنبه های غذایی
بین
12 تا 60 فیصد از مردم غذا ها را به عنوان یکی از عوامل مهم تحریک کننده سردردی های
میگرن گزارش کرده اند. شواهد برای محرک های غذایی، با این حال، اغلب متکی به
گزارش های خود بیماران است و به اندازه کافی برای اثبات یا رد هر گونه محرک غذایی
هنوز دلایل کافی علمی در دسترس نیست. یک توضیح روشن برای اینکه چرا ممکن است مواد
غذایی میگرن را تحریک کند، نیز وجود ندارد.
با
توجه به عوامل خاص به نظر نمی رسد که شواهد برای اثر گذاری تیرامین در میگرن
وجود داشته باشد، و در حالی که مونو سودیم گلوتامیت (MSG) اغلب به عنوان یک تحریک کننده غذایی سردردی
های میگرن گزارش شده است، شواهد به طور
مداوم این نظریه را تائید نمی کند.
جنبه های محیط زیستی
مروری
بر تحریک کننده های بالقوه سردردی های میگرن در محیط داخلی و خارجی به این نتیجه رسیدند
که شواهد کلی بدست آمده از اینکه عوامل محیطی در تحریک میگرن نقش داشته باشد، شواهد
کیفیت خوبی نداشت، اما با این حال پیشنهاد میشود که افراد مبتلا به میگرن برخی از اقدامات
پیشگیرانه را در رابطه به کیفیت هوای داخل ساختمان، و موجودیت، مقدار و نوعیت نور در
خانه های شان انجام داده و در نظر داشته باشند.
پتوفیزیولوژی
میگرن
تصور می شود یک اختلال عصبی عروقی (رگ های کوچک جریان خون در اعصاب) است با موجودیت
شواهدی که از مکانیزم های شروع آن در داخل مغز و سپس گسترش آن در عروق (موی رگ های)
خونی، حمایت میکند. برخی از محققان معتقدند مکانیسم های نیورونی نقش بزرگتری ایفا
میکنند، در حالی که دیگران باور دارند که رگ های خونی عامل اصلی و کلیدی است. برخی
دیگر اعتقاد دارند که به احتمال زیاد هر دو عامل رگ های خون و نیورون ها (رشته های
عصبی) یکسان مهم هستند. برخی دیگری از دانشمندان میزان بالای انتقال دهنده عصبی سروتونین، که
به نام 5 هیدروکسی ترپتامین (5-hydroxytryptamine) نیز شناخته میشود، را نیز در ایجاد سردردی های میگرن یک عامل مهم
میدانند.
زیکنال یا هاله (aura)
افسردگی
قشری گسترشی، و یا به گفته آقای لیاو (Leão) افسردگی گسترشی، جرقه های
فعالیتهای نیورون های عصبی است که به دنبال آن یک دوره کوتاه عدم فعالیت به وجود میاید،
که افراد مبتلا به میگرن آنرا بگونه هاله یا اوره مشاهده و یا تجربه میکنند. چندین نوع توضیحات
برای وقوع هاله یا زیگنال های قبل از سردردی وجود دارد، از آن جمله فعال شدن گیرنده
های ان ام دی ای (NMDA
receptors ) که منجر به ورود کلسیم به سلول میشود. پس از جرقه فعالیت، جریان
خون به قشر مغز در ناحیه متاثر به مدت دو تا شش ساعت کاهش میابد. اعتقاد
بر این است که زمانی که دپلاریزاسیون (دو قطبی سازی) به قسمت پایینی مغز حرکت میکند،
اعصاب که درد را حس میکنند در قسمت سر و گردن تحریک میشوند.
احساس درد
مکانیسم
دقیق سر دردی که در طول میگرن رخ می دهد هنوز ناشناخته باقی مانده است. برخی از
شواهد نقش اصلی ساختار های سیستم عصبی مرکزی (مانند ساقه مغز و میانین) را
علت میدانند، در حالی که اطلاعات دیگر نقش فعالیت های غیر مرکزی سیستم عصبی (
مانند رشته های اعصاب حسی که رگ های خونی را احاطه کرده اند را در قسمت سر
و گردن) علت اصلی دانسته اند. عروق (یا موی رگ های کوچک) بالقوه که دلیل اصلی
درد شناخته شده اند شامل سرخرگهای سخت شامه، شریانهای پیل (pial) و عروق خارجی مانند عروق پوست سر
ذکر شده اند. اعتقاد بر این است که نقش اتساع عروق خارجی، به طور ویژه، از اهمیت
خاص برخوردار بوده و قابل توجه است.
تشخیص
تشخیص
میگرن از روی علائم و نشانه است. آزمایشات اضافی مانند تصویر برداری عصبی برای تشخیص میگرن لازم نیست، اما ممکن است برای پیدا کردن علل دیگر سردردی در کسانی
که معاینه و تاریخچه بیماری آنها، تشخیص میگرن را تایید نمیکند، لازم باشد. اعتقاد بر این
است که تعداد قابل توجهی از افراد با داشتن تمام شرایط میگرن، هنوز هم تشخیص نشده باقی
می مانند.
تشخیص
میگرن بدون هاله یا زیکنال یا اوره، با توجه به انجمن بین المللی سردردی، می
تواند با در نظرداشت معیارهای زیرین، "5، 4، 3، 2، 1 معیارهای" ساخته شده، انجام شود:
§ پنج بار حمله میگرن برای تشخیص اما
برای حمله همراه با هاله یا اوره، دو حمله برای تشخیص میگرن کافی است.
§
چهار ساعت تا سه روز حمله سردردی طول میکشد.
دو یا بیشتر از موارد زیر کافی است:
دو یا بیشتر از موارد زیر کافی است:
§
یک طرفه (درد نیم یا یک طرف سر را
متاثر میسازد).
§
ضربان دار، همراه با فشار خون، ضربان
قلب در نواحی درد احساس میشود؛
§
"متوسط یا شدت درد شدید"؛
§
«تشدید سردردی باعث اجتناب از فعالیت فزیکی
و روزانه بدنی معمول میشود"
یک یا بیشتر از موارد زیر نیز کافی است:
§
تهوع و / یا استفراغ؛
§
حساسیت در مقابل نور و صدا یا
فوتوفوبیا (ترس از نور) و فونوفوبیا (ترس از صدا)
اگر
فردی دو تا از موارد زیرین را تجربه کند: حساسیت در مقابل نور و تهوع، و یا عدم توانایی
کار یا تحصیل برای یک روز، تشخیص میگرن درین فرد بسیار آسان است، به صراحت میتوان گفت
که او میگرن دارد. اگر کسی چهارتا علایم را از بین پنج مورد مورد زیرین داشته
باشد: سردردی ضربان دار، به مدت بین 4 الی
72 ساعت، درد در یک طرف سر باشد، تهوع، و یا علائمی که زندگی فرد را مختل کند، احتمال
این که این فرد مبتلا به میگرن است 92 ٪ است. اما کسانی که کمتر از سه تای این
نشانه ها را در خود دارند، احتمال اینکه میگرن داشته باشند، به 17 فیصد کاهش میابد.
طبقه بندی
میگرن
برای بار اول به شکل جامع در سال 1988 طبقه بندی شد. یکی طبقه بندی بیماری ها توسط سازمان جهانی صحت است که برای آنها کود انتخاب کرده اند و اسم آنها را به زبان انگلیسی انتخاب کرده اند و جستجوی بیماری ها در کتابخانه های آنلاین و غیر آنلاین را آسان ساخته اند، که درین جا مورد بحث ما نیستند. اما انجمن بین المللی سردردی اخیرا طبقه بندی سردردی های خود
را در سال 2004 بازنگری کرده و با توجه به این طبقه بندی، میگرن در طبقه سردردی
های ابتدایی همراه با سردردی از نوع تشویش و سردردی های جمعی، در
میان دیگر سردردی ها طبقه بندی شده است.
میگرن
به هفت زیرشاخه دیگر (که برخی از آنها شامل زیر بخشهای بیشتری هستند) تقسیم می شوند:
- میگرن بدون اَوره، و یا "میگرن شایع"، همان سردردی های میگرن است که با یک هاله یا اَوره یا زیکنال همراه نیست.
- میگرن با اَوره، و یا "میگرن کلاسیک"، معمولا شامل میگرن با اَوره میشود. به میزان کمتر، اَوره میتواند بدون سردردی هم برای فرد بیمار رخ دهد. دو گونه دیگر میگرن نیمه همی پلژی خانوادگی و میگرن همی پلژی پراکنده اند که در آن فرد دارای میگرن، اَوره را همراه با ضعف حرکتی تجربه میکند. اگر یکی از بستگان یا اعضای خانواده نزدیک شما تا به حال همین شرایط یکسان را با شما تجربه میکند، این نوع میگرن را به نام «میگرن خانوادگی» یاد میکنند، در غیر این صورت آن را به نام "میگرن پراکنده" می نامند. یکی دیگر از انواع میگرن را به نام "میگرن نوع اساسی" یا بسیلر یاد میکنند، که در آن سردردی و اَوره، همراه است با مشکل اختلال در صحبت کردن، چرخش سر که شخص مبتلا به میگرن فکر میکند که جهان در چرخش است، شنیدن صدای زنگ در گوش، و یا تعدادی از علائم دیگر که مربوط به ساقه مغز میشود، اما نه ضعف موتوری که در توازن و حرکت تغییر وارد کند. ابتدا اعتقاد بر این بود که این نوع میگرن به علت اسپزم در شریان اساسی بسیلر که گاهگاهی به نام بازیلر نیز یاد شده است، میباشد که این شریان تامین کننده ساقه مغز است.
- سندروم های دوره ای دوران کودکی که عموماً نشانه های اولیه میگرن اند شامل استفراغ دوره ای (شدید استفراغ ناگهانی)، میگرن شکمی (درد شکم، معمولا با تهوع) و تشنج خوش خیم سرگیجه دوران کودکی (حمله های سرگیجه) میباشند.
- میگرن شبکیه چشم شامل میگرن اختلال بینایی یا حتی نابینایی موقت یک چشم است.
- شدت مشکلات و عوارض سردردی میگرن که در اشخاص متفاوت است، سطح پیچیدگی آنرا شرح میدهد و یا اینکه سردردی چه مدت طول میکشند و قبل از حمله اوره آن چه مدت طول میکشد. اگر حمله بشکل غیر معمول طولانی یا مکرر، و یا همراه با حمله صرع باشد ممکن است در بعضی از افراد باعث ضایعه مغزی نیز شود.
- میگرن احتمالی شرایطی را شرح میدهد که برخی از ویژگی های میگرن را دارا باشد، اما شرایط آن در فرد طوری است که شواهد کافی برای تشخیص آن با اطمینان به عنوان میگرن (در حضور مصرف بیش از حد دارو همزمان) وجود ندارد.
- میگرن مزمن (طولانی) نوع عارضه میگرنی است، و نوعی سردردی است که معیارهای تشخیص برای سردردی میگرن را داراست و اما برای مدت زمان طولانی تری رخ می دهد. به طور خاص، بیشتر یا مساوی به 15 روز در یک ماه و یا تکرار حملات طوری باشد که یکبار در هر 3 ماه رخ دهد.
میگرن شکمی
تشخیص میگرن
شکمی بحث برانگیز است. برخی از شواهد نشان می دهد که حملات راجعه (باربار)
درد شکم در غیاب سردردی ممکن است یک نوع میگرن باشد و یا حداقل یک پیش علامت برای
میگرن باشد. این تکرار شکم دردی های بار بار ممکن است یک حمله میگرنی را به دنبال
داشته باشد و یا ممکن است نداشته باشد و به طور معمول از چند دقیقه گرفته تا چند ساعت
ممکن است دوام کنند. این نوع درد های شکم ممکن است اغلب در افرادی رخ بدهد که
سابقه شخصی یا خانوادگی میگرن معمولی دارند. دیگر سندروم هایی که تصور می شوند
پیش علامت ها باشند شامل سندروم استفراغ دوره ای و تشنج خوش خیم سرگیجه
دوران کودکی است.
تشخیص افتراقی یا تشخیص اشتباه
وقتی
از تشخیص افتراقی و یا تشخیص اشتباه بحث میکنیم، منظور این است که دیگر کدام بیماری
ها شباهتی زیادی با میگرن دارند و داکتران ممکن است آن بیماری ها را با میگرن اشتباه
کرده و آنها را میگرن تشخیص کنند.
شرایط
بیماری های دیگری که می توانند علائم شبیه به یک سردردی میگرن داشته باشند عبارتند
از التهاب یا آسیب دیدگی شریان های شقیقه که به نام تیمپورل آرتریتیس (temporal arteritis) نیز یاد میشود، سردردی های خوشه ای، گلوکوم
حاد، مننژیت و خونریزی زیر عنکبوتیه. التهاب یا آسیب دیدگی
شریان های شقیقه معمولا در افراد بالاتر از سن 50 سال رخ می دهد و حساسیت و نرمی
در قسمت شقیقه ایجاد میکند، سردردی های خوشه ای توام با گرفتگی یا بسته شدن یک
طرف بینی، اشک و درد شدید در اطراف مدار را همراه است، گلوکوم حاد با مشکلات بینایی همراه
است، مننژیت با تب و خونریزی زیر عنکبوتیه با شروع بسیار سریع همراه است. سردردی
های تشویشی معمولا در هر دو طرف سر رخ می دهند، تپش و ضربان ندارند و کمتر ناتوان
کننده اند و کمتر انسان را از فعالیت های روزمره باز میدارند.
کسانی
که سردردی پایدار دارند که با معیارهای میگرن
مطابقت دارد، نباید برای تشخیص بیشتر تصویربرداری عصبی کنند، و نباید دنبال
پیدا کردن بیماری های دیگری در داخل جمجمه باشند. این مستلزم آن است که دیگر یافته
های نگران کننده مانند ادم پاپی (تورم دیسک نوری) وجود نداشته باشد. افراد
مبتلا به میگرن در معرض خطر داشتن علت دیگری برای سردردی های شدید یا بیشتر نیستند.
پیشگیری یا وقایه
درمان
های پیشگیری از میگرن شامل دواها (داروها)، مکمل های غذایی، اصلاح سبک زندگی و عمل
جراحی است. پیشگیری در افرادی که سردردی بیش از دو روز در هفته دارند، توصیه می شود، در صورتی
که آنها نمی توانند داروهای مورد استفاده برای درمان حملات حاد را تحمل کنند، و یا
کسانی که حملات شدیدی را تجربه میکنند که کنترل آنها امکان پذیر نیست.
هدف
اصلی وقایه این است که تعداد حملات سردردی کاهش بیابد، میزان شدت درد و یا مدت بروز
میگرن کاهش بیابد، و میزان اثربخشی درمان های ناکام افزایش بیابد. یکی دیگر از
دلایل پیشگیری اجتناب از سردردی هائیست که در آن استفاده بیش از حد دارو یا دوا وجود
دارد. این یک مشکل شایع است و می تواند باعث ازدیاد بروز سردردی های مزمن روزانه
شود.
تجویز دارو یا استفاده از دوا
داروهای
پیشگیری از میگرن در صورتی موثر در نظر گرفته میشوند که تعداد یا شدت حملات میگرنی
را حداقل 50 ٪ کاهش دهند. راهنماها دوا هایی را که برای میگرن توصیه کرده اند و
آنها را درجه بندی کرده اند، ازین قرار است: توپیرامیت، دیوالپروکس / سودیم
والپرویت، پروپرانولول، و میتوپرولول به عنوان داشتن بالاترین
سطح شواهد برای استفاده دست اول توصیه شده است. توصیه های مربوط به
موثریت دوا ها هرچند که دوای گاباپنتین را موثر تر از دیگران میدانند. تیمولول نیز
برای پیشگیری از میگرن و برای کاهش تعداد حملات و کاهش شدت حملات میگرنی موثر توصیف
شده است، در حالی که دوایی به نام فرواتریپتان برای پیشگیری از میگرن عادت
ماهوار یا قاعدگی موثر است.
امی
تریپتیلین و ونلافاکسین احتمالا نیز برای میگرن موثر اند. مهار
کننده آنژیوتانسین توسط هر دو مهارکننده آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین یا آنتاگونیست
گیرنده آنژیوتانسین II ممکن است تعداد حملات میگرن را کاهش دهد. بوتاکس (Botox) در افراد مبتلا به میگرن مزمن مفید است اما
نه برای کسانی که با میگرن اپیزودیک یا قسمتوار مبتلا اند.
درمان های جایگزین
در
حالی که طب سوزنی ممکن است موثر باشد، "درست است"، طب سوزنی موثر تر
از طب سوزنی شم نیست، یک عمل که در آن سوزن به صورت تصادفی بر روی رگ های بدن قرار
داده میشود. هر دوی این روش ها دارای یک سطح مساوی امکان موثریت بیشتر نسبت به مراقبت های
معمول دارند، با اثرات جانبی کمتری نسبت به داروهای کیمیاوی پیشگیرانه. تاثیر
فیزیوتراپی و ماساژ و استراحت ممکن است همان اندازه باشد که دوای پروپرانولول و
یا توپیرامیت در پیشگیری از سردردی های میگرنی موثر است؛ با این حال،
تحقیقاتی که درین باره انجام شده است، برخی از مشکلات تخنیکی روش های تحقیقاتی را داشته،
که میزان اعتبار آنرا کاهش میدهد. شواهد برای حمایت از دستکاری در ستون فقرات ناکافی
است و برای تداوی میگرن، این روش را توصیه نمیکند.
شواهد
نشان میدهد که استفاده از تکنیک های کاهش استرس مانند درمان رفتار شناسی، بایوفیدبک و
تکنیک های تمدد و استراحت اعصاب توصیه شده است. از داروهای جایگزین، به شیره
یا عصاره ریشه یک نوع گیاه یا نبات که در زبان انگلیسی به نام بتربور (butterbur) میگویند و نام لاتین آن (Petasites hybridus) است و در زبان عامیانه افغانستان به آن پنیرک میگویند را بهترین دوای خانگی برای میگرن میدانند.
ابزار ها و جراحی
ماشین
آلات (دستگاه های) طبی (پزشکی)، مانند بایوفیدبک (biofeedback) و محرک های عصبی (neurostimulators)، برخی مزایا و خوبی های خود را در پیشگیری
از میگرن دارند، به طور عمده زمانی که داروهای ضد میگرن تاثیرات خوبی نداشته باشند
و یا هم مصرف و یا استفاده بیش از حد دارو برای بیمار منع باشد. پس بایوفیدبک کمک می
کند تا مردم از برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی آگاه باشند تا آنها را کنترل کنند و
تلاش کنند برای استراحت و این ممکن است برای درمان میگرن مفید واقع شود. استفاده
محرک های عصبی قابل کاشت مشابه به ضربان ساز برای درمان میگرن مزمن مقاوم به درمان،
میتواند در همچو موارد شدید نتایج بهتری به دست بدهد. یک دستگاه یا ماشین تحریک
الکتریکی عصب منحیث یکی از ماشین آلات (دستگاه) های قابل استفاده برای درمان
میگرن در ایالات متحده برای پیشگیری تایید شده و مجوز گرفته است. عملیات جراحی
برای میگرن، که شامل رفع فشار برخی از رشته های اعصاب در اطراف سر و
گردن است، ممکن است یک گزینه دیگر برای افراد خاصی باشد که با داروها بهبود نمی یابند.
مدیریت نیم سری یا میگرن
سه
روش اصلی درمان برای میگرن وجود دارد: اجتناب از عوامل تحریک کننده، کنترل شدید نشانه
ها و وقایه یا پیشگیری دارویی یا وقایه توسط دوا. دوا ها یا داروها هنگامی موثر
تر واقع میشوند که اگر پیش از حمله استفاده شوند. استفاده مکرر و بیش از حد دوا ها
ممکن است منتج به سردردی ناشی از استفاده بیش از حد شود، که در آن صورت حمله
های سردردی شدیدتر و بیشتر تکرار می شوند. این حالت ممکن است با استفاده از دوا
هایی مانند تریپتان ها، ارگوتامین ها، و مسکن ها، ایجاد شود، به
خصوص دواهایی ضد دردی که از مواد مخدر ساخته میشوند. با توجه به این نگرانی
ها، استفاده از مسکن های عادی و ساده حد اکثر برای کمتر از سه روز در یک هفته توصیه میشوند.
دوا های مسکن
درمان
اولیه برای کسانی که با علایم میگرن خفیف یا متوسط مواجه اند، مسکن های ساده مانند داروهای
غیر استروئیدی ضد التهابی (NSAIDs) و یا ترکیبی از پرستامول، آسپرین، و کافئین
توصیه میشود. شواهد برای حمایت استفاده چند نوع داروهای غیر استروئیدی ضد التهابی،
از جمله دیکلوفینک و ایبوپروفین موجود است که میتواند سردردی
های میگرن خفیف را کمک کند. آسپرین می تواند درد های متوسط تا شدید میگرن
را تسکین کند، با اثرات مشابه همانند سوماتریپتان است. کتورولاک در فرمولاسیون
وریدی موجود است.
پرستامول
(معروف به استامینوفن)، به تنهایی یا در ترکیب با میتوکلوپرامید، درمان موثر
دیگری با خطر عوارض جانبی کمتر برای افراد مواجه با علایم میگرن موجود است. متوکلوپرامید
نیز به خودی خود موثر است. در دوران حاملگی (بارداری)، پرستامول و متوکلوپرامید
بدون عوارض جانبی برای خانم های سه ماهه سوم توصیه میشود.
تریپتان ها
تریپتان
ها مانند سوماتریپتان برای دو علایم میگرن درد و تهوع در 75 ٪ از افراد
موثر واقع شده است. آنها در ابتدا برای کسانی توصیه می شود که با درد متوسط تا
شدید مواجه اند و یا کسانی که با علائم خفیف مواجه اند اما با مسکنهای ساده بهبود نمی
یابند. انواع مختلف آن در دسترس است که شامل دوز هایی از طریق دهان، تزریقی، اسپری
بینی، و قرص حل شدنی خوردنی میباشند. به طور کلی، همه تریپتانها به نظر می
رسند به یک اندازه معین موثر اند، و همه یکسان عوارض جانبی مشابه دارند. با این
حال، ممکن است برای هر شخص یک نوع خاص آن موثر واقع شده، پاسخ بهتر بدهد. بیشتر
عوارض جانبی این خانواده دوا ها خفیف هستند، مانند گرفتگی؛ با این حال مواردی
از ایسکمی میوکارد نیز رخ داده است. در نتیجه این خانواده دوا ها برای
افراد توصیه نمی شوند که دارای بیماری های قلبی عروقی اند، که یک سکته هم
داشته اند، و یا میگرنی دارند که با مشکلات عصبی همراه است. علاوه بر این، تریپتان
ها باید با احتیاط برای کسانی تجویز میشود که با عوامل احتمال خطر برای بیماری عروقی
اند. در حالی که در طول تاریخ برای افراد مبتلا به میگرن بسیلر / بازیلر توصیه
نشده است، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشاندهنده آسیب خاص از استفاده این دوا در این
جمعیت باشد تا ازین احتیاط تاریخی حمایت شود. تریپتان ها اعتیاد آور نیستند، اما ممکن
است سردردی های استفاده بیش از حد دارو را در صورتی به وجود بیاورد، که بیش از 10 روز
در یک ماه استفاده شود.
ایرگوتامین ها
ایرگوتامین و دی
هیدرو ایرگوتامین داروهای قدیمی تر هنوز هم برای درمان میگرن تجویز میشوند، و
دی هیدرو ایرگوتامین به شکل های اسپری
بینی و نیز به شکل تزریقی موجود است. به نظر می رسد به همان اندازه که تریپتان ها
موثر اند، ارزانتر نیز هستند، و عوارض جانبی آنها هم به طور معمول خوش خیم
هستند. در موارد بسیار شدید، مانند کسانی که مبتلا به میگرنهای شدید یا استاتوس میگرنوسس
هستند، بنظر می رسد موثرترین گزینه درمانی همین ایرگوتامین ها باشند .
دوا های دیگر
میتوکلوپرامید
داخل وریدی یا لیدوکائین داخل بینی یکی دیگر از گزینه های بالقوه هستند. میتوکلوپرامید
درمان توصیه شده برای کسانی است که در بخش عاجل شفاخانه ها مراجعه میکنند. هالوپریدول نیز ممکن است
برای این گروه مفید باشد. یک دوز داخل وریدی دکسامیتازون، هنگامی که
به درمان استندرد حمله میگرن اضافه میشود، 26 ٪ کاهش تکرار حمله سردردی را در عرض
72 ساعت برای بیمار به وجود میارود. دستکاری ستون فقرات برای درمان سردردی میگرن
با توجه به شواهد توصیه نمی شود. توصیه می شود که مواد شبه افیونی و باربیتوریت
ها با توجه به اثر بخشی مشکوک و خطر ابتلا به سردردی مداوم استفاده نشود.
پیش بینی
پیش
بینی طولانی مدت در افراد مبتلا به میگرن متغیر است. اغلب افراد مبتلا به میگرن دوره های خوب زندگی خود را که میتواند بسیار
برای شان ثمربخش باشد، را به علت بیماری خود از دست میدهند، با این حال به طور
معمول شرایط این بیماری نسبتا خوش خیم است و با افزایش این بیماری، خطر مرگ
همراه نیست . چهار نمونه این بیماری وجود دارد: اول یک نوع آن این است که در آن
نشانه ها، علایم و حملات میگرن می تواند به طور ازبین برود و شخص بهبود بیابد، نوع
دوم این است که علائم می تواند همچنان ادامه یابد اما به تدریج با گذشت زمان کمتر شود،
نوع سوم این است که علائم، تعداد و شدت حملات ممکن است همان اندازه اولی ادامه یابد،
و نوع چهام آن این است که حملات ممکن است بدتر شود.
میگرن
همراه با اَوره به نظر می رسد در بعضی موارد یک عامل احتمال خطر برای سکته مغزی
ایسکمیک محسوب شود. یک فرد بالغ جوان بودن، زن بودن، استفاده از قرص های
ضد حاملگی هورمونی، و سگرت کشیدن میزان این خطر را افزایش میدهد. همچنین
به نظر می رسد ارتباط میان میگرن با شکافت عروق گردنی نیز وجود دارد. میگرن
بدون اَوره به نظر نمی رسد یک عامل باشد. رابطه میگرن با مشکلات قلبی هنوز بی
نتیجه باقی مانده است، هرچند که یک مطالعه یک موسسه تنها مطالعه ایست که از موجودیت
یان رابطه حمایت میکند. به طور کلی به نظر نمی رسد میگرن خطر مرگ ناشی از سکته
یا بیماری قلبی را افزایش دهد. درمان پیشگیرانه میگرن در افراد مبتلا به میگرن با اوره
ممکن است از سکته های مرتبط نیز جلوگیری کند. افراد مبتلا به میگرن، به خصوص خانم ها،
ممکن است بالاتر از حد متوسط ماده سفید ضایعات مغزی را داشته باشند که
هنوز اهمیت آن نامشخص است.
اپیدمیولوژی
وقتی
از کلمه اپیدمی استفاده میشود باید بدانید که این کلمه به معنی واگیری است، و به
معنی این است که این بیماری چگونه از یک شخص به شخص دیگر سرایت میکند و اینکه چند
فیصد مردم را متاثر میسازد و چه تعداد افراد در یک جغرافیای مشخص به آن مبتلا شده
اند. وقتی سخن از اپیدمیولوژی به میان میاید، یعنی علم احصائیه این بیماری که چه
تعدادی را در چه سنی در کدام نواحی بیشتر متاثر ساخته است.
در
سراسر جهان، میگرن حدود 15 ٪ از نفوس جهان را تحت تاثیر قرار داده است و یا در
حدود یک میلیارد نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا است. این بیماری در
زنان شایع تر است چرا که حدود 19 ٪ خانم ها به آن مبتلا هستند در حالی که 11 ٪
مردان نیز به آن مبتلا اند. در افغانستان متاسفانه هنوز هیچ نوع گزارش و احصائیه
دقیق از تعداد کسانی که به میگرن مبتلا هستند وجود ندارد، چون درین کشور هیچ نوع
سابقه و سوانح بیماری اشخاص در فایلی و یا داتابیسی درج نمیشود.
در
ایالات متحده، در حدود 6 فیصد از مردان و 18 فیصد از زنان در یک سال به میگرن
مبتلا میشوند، و این ابتلا با خطر همیشگی و عمری بودن این بیماری حدود 18 ٪ و 43 ٪
برای مردان و زنان است. در اروپا میگرن 12 الی 28 ٪ از مردم را در برخی از مراحل
زندگی بیمار میسازد و حدود 6 الی 15 ٪ مردان بالغ و 14 الی 35 ٪ زنان
بالغ را حداقل در جریان یک سال مبتلا میسازد. نرخ ابتلا به بیماری میگرن در
آسیا و آفریقا کمی پایین تر از کشورهای غربی است. میگرن مزمن در حدود 1.4 الی
2.2 ٪ از جمعیت را مبتلا میسازد.
این
احصائیه و ارقام به شکل قابل ملاحظه ای در سنین مختلف متفاوت است: میگرن اغلب بین
سنین 15 الی 24 سال شروع میشود و بیشتر در بین سنین 35 تا 45 سال حملات آن
بیشتر رخ میدهد. در کودکان، حدود 1.7 فیصد از 7 سال و 3.9 فیصد از کسانی که
بین 7 و 15 سال قرار داند، میگرن دارند، اما میگرن اندکی بیشتر در پسران قبل
از سن بلوغ وجود دارد. در دوران بلوغ میگرن در میان زنان شایع تر
میشود و این همچنان برای بقیه طول عمر ادامه میابد، طوری که در میان خانم های
میان سال دو بار بیشتر از مردان شایع تر است. میگرن بدون اَوره در میان خانم
ها شایع تر از میگرن همراه با اَوره است، با این حال میان مردان هر دو نوع آن با
فرکانس مشابه رخ می دهد.
در
جریان یائسگی یا نا امیدی خانم ها برای حاملگی، علائم میگرن اغلب قبل از کاهش
شدت میابد. در حالی که علائم در میان حدود دوی بر سه حصه از خانم ها پس از
یائسگی از بین میرد، اما در بین 3 الی 10 ٪ آنها باقی میماند.
تاریخچه میگرن
شرح
اولیه مشابه با میگرن در یک نسخه موجود کتاب پاپیروس ابرس، نوشته
شده در حدود 1500 سال قبل از میلاد در مصر باستان، نشاندهنده قدمت تاریخی این
بیماری است. حدود 200 سال پیش از میلاد، نوشته ای از مکتب طبی بقراط، هاله
بصری قبل از میگرن را شرح میدهد که قبل از سردردی اتفاق می افتد و با
استفراغ تسکین جزئی میابد.
یک
نبشته ای دیگر که شرح میگرن در قرن دوم توسط اریتایوس از کاپادوسیه است،
سردردی را به سه نوع تقسیم می کند: سیفاللجیا، سیفلیا و هیتروکرنیا. جالینوس پرگامون
برای اولین بار کلمه هیمیکرنیا را استفاده کرد که به معنی "نیم سری"
است، که در نهایت از آن واژه میگرن مشتق شده است. او همچنین برای اولین بار برخلاف
نظریه های غیر علمی معمول در آن زمان، پیشنهاد کرد که این درد برخواسته از مننژ و
رگ های خونی در سر یا جمجمه انسان است. میگرن امروزی که ما آنرا به دو نوع
می شناسیم، برای اولین بار توسط یک کتابخانه دار فرانسوی به نام لویس هیاسنت توماس
در سال 1887 به دو نوع تقسیم شد که همان میگرن همراه با اَوره یا اوفتلمیک (ophthalmique ) و همچنان میگرن بدون اَوره به
نام میگرن ولگیر (vulgaire) است که او آنرا برای اولین بار در یک
کتاب نوشته و ثبت کرد.
برمه
کاری و یا حفاری عمدی و سوراخ کردن جمجمه یا به اصطلاح عامیانه "فرق سر"
فرد بیمار به عنوان یک راه تداوی میگرن در اوایل 7000 سال پیش از میلاد رواج داشت.
در آن زمان گاهی اوقات بیماران پس ازین علمیات زنده میماندند، اما بسیاری از
بیماران به علت عفونت زخم سر شان و آسیب رسیدن به مغز شان میمردند. در آن
زمان مردم بر این اعتقاد بود که از طریق سوراخ کردن فرق سر بیمار در قسمت جمجمه
"اجازه میدهند که ارواح خبیثه از سر بیمار فرار کند". ویلیام
هاروی یکی از دانشمندانی بوده که که حتی در قرن هفدهم در کتابش برمه کاری
جمجمه انسان را به عنوان یک درمان برای میگرن توصیه کرده است.
در
حالی که تلاش زیادی برای پیدا کردن درمان میگرن انجام شده است، فقط سال 1868 بود
که در نهایت استفاده از یک ماده موثر آغاز شد. این ماده یک قارچ یا به اصطلاح
عامیانه از خانواده "سمارقها" بود که به نام ایرگوت یاد میشد که از
آن در سال 1918 دوای ایرگوتامین ساخته شد. در سال 1959 دوای دیگری به
نام متای سرگید ساخته شد و در سال 1988 دوا های بیشتری به نام های
تریپتان و سوماتریپتان ساخته شد. در طول قرن بیستم با طراحی مطالعات بهتر،
اقدامات پیشگیرانه مؤثرتر ایجاد و تایید شد.
جامعه و فرهنگ
میگرن
یک منبع قابل توجهی از دست دادن هر دو هزینه های طبی (پزشکی) و تولیدی در یک جامعه
است. برآورد شده است که میگرن تنها گران ترین اختلال عصبی در جامعه اروپایی است، که
سالانه باعث از دست رفتن هزینه بیش از 27 میلیارد یورو میشود. در ایالات متحده امریکا
هزینه های مستقیم این بیماری 17 میلیارد دالر در سال برآورد شده است. نزدیک به یک بر
دهم حصه این هزینه بخاطر ساختن، تولید و به مصرف رسانیدن دوای خانواده تریپتان ها است
و از جمله 15 میلیارد دالر هزینه های غیر مستقیم کاریست که نیروی بشری بیمار نمیتواند
کار کند و این بزرگترین جزء هزینه هاست. کسانی که با وجود داشتن میگرن شامل نیروی کار
میشوند و در شرکت ها کار میکنند، اثربخشی و بهره وری کار آنها و مولدیت آنها در حدود
یک بر سه حصه کاهش میابد. اثرات منفی دیگری نیز اغلب برای خانواده یک بیمار به دنبال
دارد. در افغانستان هنوز تعداد کسانی که به میگرن مبتلا هستند معلوم نیست. همچنان هزینه
های مالی این بیماری در افغانستان سنجیده نشده است. یک چنین موسسه ای در افغانستان
وجود ندارد که بتواند یک داتابیس ساخته و بر روی سردردی کار کند و تعداد کسانی را که
به میگرن مبتلا اند، را ثبت یک سیستم کرده و برای آنها آموزش های لازم را بدهد. متاسفانه
افغانستان به بحران صحت مواجه است و بجز هفت شهر بزرگ، بقیه شهر ها و دهات افغانستان
به ابتدایی ترین خدمات صحی دسترسی ندارند. افغانستان در بخش صحت به داکتران ماهر و
متخصص نیاز دارد که بتواند بیماری های شایع این کشور را شناسایی کرده و برای تداوی
بیماران اقدامات جدی را روی دست بگیرند. بیمه صحت و درج سابقه بیماری های اشخاص و ساختن
داتابیس صحی برای تمام اتباع افغانستان، باید یکی از اولین اقدامات این کشور در بخش
صحت باشد، اما متاسفانه هیچ نوع کار اساسی برای مردم این کشور انجام نمیشود، و نبود
داکتران متخصص و عدم موجودیت دانشگاه ها و کتابخانه های با کیفیت طبی و لابراتوار ها،
مشکلات این کشور را به جایی رسانیده است که هر نوع بیماری عادی صحت تمام مردم افغانستان
را تهدید میکند و مردم برای تداوی عادی ترین بیماری ها مجبور میشوند به کشور های همسایه،
نزد داکتران بیگانه بروند، دولت و سیاستمداران افغانستان پاکستان را یک کشور مداخله
گر و دشمن مردم افغانستان می دانند، اما وقتی در بخش صحت توجه میکنی، تمام مردم افغانستان
برای تداوی نزد دشمنان خود رفته و از دوا هایی استفاده میکنند که همان دشمنان شان میسازند،
آیا آنها بر مردم افغانستان رحم خواهند کرد؟ آیا میشود از نظر امنیت ملی، صحت تمام
اتباع یک کشور را به دست همسایه ای داد که سیاستمداران این کشور، آنها را دشمن مردم
افغانستان میدانند؟ آیا این خود یک تهدید بزرگ بر امنیت مردم افغانستان نیست؟
چون
سیاستمدارانی که از یک قوم خاص همیشه بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم بوده اند، هنوز
بر اهمیت ساختن داتابیس و همچنین بر اهمیت سیستم سازی و درج سوانح و سوابق بیماری اشخاص
پی نبرده اند و نمیدانند که برای ملت خود از کدام طریق خدمت کنند. متاسفانه سیاستمداران
افغانستان، هرچه درین کشور وجود دارد را، از بین میبرند تا بتوانند یک مبلغ پولی از
آن بدست آورده، در بانک های کشور های خارجی پس انداز کنند. متاسفانه هنوز در افغانستان
درک اساسی از کشور، ملت و خدمت به مردم وجود ندارد.
توصیه هایی برای بیماران میگرن در افغانستان
چه
چیز هایی باعث آغاز سردردی میگرن میشوند؟
تحریک
کننده های احساسی
§
استرس و تشویش
§
اندوه
§
قهر
§
هیجان
§
شاک
تحریک
کننده های فزیکی
§
خستگی
§
کم خوابی
§
خواب های نا منظم
§
تشویش و درد شانه و سر
§
خیره شدن به نور مانند دیدن به پرده کمپیوتر
برای مدت طولانی
§
درد دندان
تحریک
کننده های رژیمی
§
رژیم غذایی و کمبود غذا
§
غذای نامنظم و بی موقع
§
کمبود آب بدن
§
الکول
§
کافین
§
غذا های خاص مانند چاکلیت، پنیر و یا کانسرو
ها
§
مواد اضافی به غذا مانند مونوسودیم گلوتامیت،
اسپرتیم (شیرین کننده)، تیرامین و نایتریتها
تحریک
کننده ها محیطی
§
نور و روشنایی زیاد
§
صدای بلند
§
محیط پر دود
تحریک
کننده های دیگر
§
مانند دود سگرت و خوردن تابلیت های خواب
آور
برای
تداوی و پیشگیری از سردردی چه باید کرد؟
استفاده
از دوا در صورتی که سردردی بسیار شدید باشد:
سردردی
حاد
§
خوردن دوا درست قبل از شروع میگرن
§
درد و علایم دیگر را وقتی درمان کنید که
شروع میشوند.
پیشگیری
§
هر روز را جدی بگیرید
§
تعداد دفعات تکرار حمله را کاهش دهید.
§
درمان با تغییر در رفتار و کردار
§
خوردن کافین و دیگر محرک ها را کمتر کنید.
§
استرش و تشویش را کمتر کنید.
§
ورزش کنید.
§
خواب تان را منظم کنید و به قدر کافی خواب
کنید.
§
مشوره با داکتر متخصص اعصاب و یا روانشناس
و داکتر خانوادگی
§
بایوفیدبک و استراحت
§
منظم غذا بخورید و هیچ گاهی یک وقت غذای
تان را فراموش و قضا نکنید.
به
امید بهبودی و سلامتی همه شما عزیزانی که این مقاله را مطالعه کردید.
مواخذ
و منابع:
§
بیشتر تحقیقات علمی به زبان انگلیسی
مطالعه شده است و سپس به زبان دری آسان و قابل فهم گردآوری شده است.
§
دانشنامه آزاد ویکیپیدیا
§
انجمن بین المللی سردردی
§
کتابخانه آنلاین طبی
§
تحقیقات آنلاین دانشگاه های هندوستان،
امریکا و انگلستان
§
انجمن سردردی انگلستان
§
انجمن کمک به بیماران میگرن انگلستان
۴ نظر:
الله شما را اجر بدهد
متن این مقاله انقدر روان نو شته شده که خواننده را مجبور می سازد تا انرا تا اخر بخواند .
سلام ، این رهنمود برای مریضان مثاب به میگرن بسیار خوب، واضح و با تفصیل نوشته شده است. من از نویسنده این مطلب با ارزش اظهار امتنان و تشکری مینمایم. داکتر اسدالله ژرفبین از المان
من نیم سری دارم بیش از یک سال میشه
ارسال یک نظر