آب آشامیدنی یکی
از اساسی ترین نیاز های مردم افغانستان است که متاسفانه هنوز هم در بسیاری از
روستا ها و دهات افغانستان این نیاز مبرم مرفوع نشده است و مردم روستا ها بیشتر از
آب دریا ها و جویبار هایی استفاده میکند که از میان چندین قریه میگذرد. این آب ها که در قریه
های مختلف با انواع و اقساد میکروب ها آلوده میشوند، حتی در بسیاری از قریه های
بالادست در میان این آب ها مردم هر نوع شستشوی لوازم خانه و حتی لباس های کثیف
کودکان شان را نیز درین آب ها شستشو میدهند و اما در قریه های پایین ازین آب
میاشامند و از آن در آشپزی و پختن هر نوع غذا استفاده میکنند.
در میان این همه
مشکلاتی که مردم افغانستان با آن مواجه اند، یکی هم آب آشامیدنی است که حتی در
پایتخت افغانستان تعداد بسیار زیادی از مردم افغانستان به آن دسترسی ندارند. با وجودی که شبکه
های آبرسانی و برق رسانی و سیستم فاضلاب در افغانستان وجود ندارد و اگر هم وجود
داشته، در اثر جنگ های سالیان متمادی، این شبکه ها از بین رفته اند، حالا مردم
افغانستان با بد ترین حالت با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند.
در افغانستان یک
موسسه ای بود که برای ساختن مکتب ها در قریه های افغانستان، از کشور های دوست
افغانستان پول میگرفت. یکی ازین مکتب ها قرار بود که قریه ای ساخته شود که صاحب
همان موسسه خود را به آن مربوط میدانست. اکثر مکتب هایی که در
افغانستان ساخته میشوند، به دلایل مختلفی در نقشه های اصلی خود دارای شبکه های
کامل آبرسانی، فاضلاب، سیستم برق و میدان ها و سالن های ورزشی نیستند، زیرا از یک
سو پول کشور های کمک کننده برای ساختمان یک مکتب کامل در آن مناطق کافی نیست، و از
سوی دیگر کسانی که آنها را می سازند، برای منفعت های شخصی بسیاری از سیستم ها و
شبکه ها را از نقشه کم میکنند تا بتوانند پول بیشتری برای خود پس انداز کنند.
مکتبی که در مرکز
ولسوالی نزدیک خانه صاحب موسسه ساخته میشد، به کمک سفارت جاپان با مصرف بالغ بر
نود هزار دالر امریکایی که در معادل 4500000 (چهار میلیون و پنجصد هزار) افغانی میشد،
قرار بود ساخته شود. این مبلغ را سفارت جاپان در کابل یکباره در حساب بانکی آن
شخص پرداخت، اما مکتبی که ساخته شد، نه نود هزار دالر ارزش داشت، و نه سیستم های
برق، شبکه آبرسانی و سالن های ورزش را در خود داشت.
تهدابی که برای
مکتب در نظر گرفته شده بود، نیز به خاطر صرفه جویی از میان برداشته شد و مکتبی به
ارزش پنجاه هزار دالر با بی کیفیت ترین مواد و با کمترین کارایی ساخته شد.
چاه آبی که قرار
بود برای این مکتب ساخته شود تا شاگردان مکتب که اکثراً کودکان اند به آب صحی
آشامیدنی دسترسی داشته باشند نیز از جانب رئیس موسسه به گونه نمایشی طوری ساخته شد
که با بمبه های دستی آب غیر صحی از جوی وارد سیستم شده و به دسترس کودکان قرار
گیرد. حالا شیوع ترین مرض در میان کودکان آن منطقه التهاب جگر است
چون با نوشیدن آب غیر صحی التهاب جگر که آنر نیز به نام های چون سیروس جگر، زردی
سیاه، هیپاتیت ای، هیپاتیت بی، هیپاتیت سی یاد میکنند، میباشد.
آیا اینگونه
منفعت به قیمت جان انسان های دیگر را شما یک درست برای تجارت می پندارید؟ یا اینکه
باید انسان هایی که چنین کار هایی را انجام میدهند، باید مورد پیگرد قانونی قرار
گرفته و با آنها مطابق قوانین نافذه کشور معامله صورت گیرد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر