۱۳۹۳/۰۹/۲۹

How much does Afghanistan lag behind?

If you want to know how much Afghanistan has lagged behind from the world, just think about a farmer in America who does almost all his work with modern machines, like plowing, sowing, reaping and cleaning of the crops ... but, at the same time think about a farmer in Afghanistan who does not know how to go to his farm, because his farm is full of explosive mines, and he does not know how to clean the planted mine on his farm, and he does not have anything to help him, and he only cuts the branches of a tree and s places them on the shoulders of his donkey, in such a way that the other sides of branches can touch the farm and he sends the donkey on his farm, so if there is a mine, it should exploded along the branches of the trees to make the farm clear of mines. In the words of Hafiz:

See the difference of the way is from where to where? 

...................................................................

اگر می خواهید بدانید، که مردم افغانستان از قافله دنیا چقدر عقب مانده است، فقط به یک دهقان در امریکا فکر کنید، که تقریباً همه کارش را با ماشین آلات مدرن انجام می دهد، از کشت کردن گرفته تا آبیاری، تا درو کردن و تا پاک کردن محصولات زراعتی ... اما، در عین وقت  به یک دهقان در افغانستان فکر کنید، که نمی داند چگونه به مزرعه اش برود، چرا که مزرعه اش پر از ماین است، و او نمی داند که چگونه ماین های کشت شده در مزرعه اش را  پاک کاری کند، و او برای این کار هیچ چیزی ندارد، و فقط یک شاخه های یک درخت را بر شانه های یک خر طوری بار می کند، که یک سر شاخه ها بر زمین و سر دیگرش بر شانه های خر است، و او را اینگونه بر سر مزرعه خود میفرستد، تا اگر ماینی وجود داشته باشد، آن خر همراه به شاخه های درختان آنرا منفجر ساخته و مزرعه را از وجود ماین پاک کند. به قول حافظ:


ببین که تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟

۱۳۹۳/۰۹/۲۸

زندگی سفر عجیب

زندگی سفر عجیبی است 
که نمی دانیم از کجا به کجا میروئیم 
اما فقط می دانیم که میروئیم !
من یک مسافرم مثل تو ای مسافر
چند روزی با هم روبرو می شوئیم
یک چند کلمه با هم صحبت می کنیم
چند باری از کنار هم می گذریم
هیچ چیزی از همدیگر توقع نداریم
چون می دانیم که تو ای مسافر
از من مسافر نا توان تری
تو با دنیای خودت
یک جهان مشکل داری
این مهم نیست که به حرف من
گوش می کنی یا نمی کنی
اما این مهم است، که من باید به تو بگویم
آنچه را باید بگویم
اینکه من و تو
دو مسافریم
نباید در اولین دیدار، به روی هم بزنیم
و مبادا که این مسافرت چند روزه
این سفر زندگی را
برای هم مشکل تر از آنچه هست، بسازیم
به لباس مسافران دیگر
به باور ها و عقاید مسافران دیگر
به نگاه مسافران دیگر
به هم سفران مسافر دیگر
به سفر مسافر دیگر
و به منزل مسافر دیگر
و به لحظه لحظه ی سفر ها
و به خنده های مسافران دیگر
و به نام مسافران دیگر
به رنگ پوست مسافران دیگر
و به لنگی کلان دیگر
و به عشوه های زن جوان
برای دوست یابی
و به لهجه و زبان دیگر
و به مذهب و بیان دیگر
و به حقیقت پایان این سفر قسم
که این همه بهانه است
همه ازین جا رونده است
نمی توان به هر بهانه
لبخند لحظه های نادر شیرین
که در این سفر پر خطر کم است را
به این بهانه های ناچیز
نباید از لب دیگران ربود